قدرت واقعی ایران در دست رهبر جمهوری اسلامی آیت الله علی خامنه ای است. خامنه ای از طریق دفتر بیت رهبری تمام ارگان های اثر گذار در دولت را در اختیار دارد از جمله شورای نگهبان، سازمان اقتصادی-نظامی سپاه پاسداران، شورای عالی امنیت ملی، کنترل اداری استانهای کشور از طریق گماردن استانداران سپاهی و امام جمعه های منتخب خود، وزارت نفت، وزارت کشور، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، نهادهای امنیتی و اقتصادی وابسته به بیت رهبری، و وزارت خارجه خارجه. بنابراین امکان اعمال مدیریت دولتی که جوابگو ی مردم ایران باشد، از سوی هر رئیس جمهوری، درحال حاضر امکان پذیر نیست اعم از رئیس جمهور اصلاح طلب یا اصولگرا.
درحالی که رئیسجمهور برابر با اصل ۱۳۱ قانون اساسی توسط مردم ایران انتخاب می شود، امّا رژیم آیت الله علی خامنه ای نسبت به حقوق شهروندی مردم ایران بی تفاوت است! خامنه ای و آخوندهای نظام اسلامی مردم ایران را امت میدانند و انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخاب رئیس جمهوری تنها استفاده ابزاری از ارکان دموکراسی است برای نشان دادن به جهان غرب، تا بتوانند به جهان غرب بگویند در ایران دموکراسی هست و پشتیبانی مردمی دارند؛ فرقی هم نمیکند چه درصدی از مردم رأی داده باشند!
رئیسجمهور منتخب لازم است مراحلی را طی کند تا بتواند با روند قانونی، در ساختمان ریاست جمهوری در خیابان پاستور مستقر و کابینه خود را تشکیل داده و به مجلس شورای اسلامی معرفی نموده و رای اعتماد بگیرد تا بتواند وظایف دولت خود را آغاز کند.
مرحله اول بعد از انتخابات تنفیذ توسط رهبر انقلاب علی خامنه ای و با صدور حکم از سوی وی رئیس جمهور منتخب تأیید می شود. پس از تنفیذ نوبت به مرحله تحلیف میرسد، مراسمی از طرف مجلس شورای اسلامی. رسانه اینترنتی دوچه وله از جانب خبرگزاری ایرنا خبر داده که مراسم تحلیف احتمالاً روز ۱۴ یا ۱۵ مرداد برگزار خواهد شد. بر اساس اصل ۱۲۱ قانون اساسی، رئیسجمهور در مجلس شورای اسلامی و در حضور رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان، و مهمانان داخلی و خارجی سوگند یاد کرده و سوگندنامه ریاستجمهوری را امضا میکند.
مراحل تشکیل دولت به اینجا هم ختم نمی شود. بر اساس قانون اساسی، بعد از مراسم تحلیف، رئیس جمهور قسم خورده ۱۵ روز فرصت دارد، وزرای خود را انتخاب کرده و کابینه خود را به مجلس شورای اسلامی معرفی کند. جلسات رای اعتماد مجلس ممکن است چندین روز به درازا کشیده شود و رئيس جمهور باید در مجلس حضور یافته و از وزرای منتخب خود دفاع کند و از مجلس درخواست رأی اعتماد کند. جالب توجه اینکه انتخاب وزرا تنها بظاهر توسط رئيس جمهور است، اگر انتخاب با تأیید رهبر خامنه ای نباشد بطور قطع نمیتواند از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
بعد از گرفتن رأی اعتماد از مجلس، همانگونه که رئيس جمهور های اصلاح طلب قبلا گفته اند پزشکیان نمیتواند همانند یک رئیس دولت واقعی کار کند، و لازم است گوش بفرمان رهبر انقلات خامنه ای باشد. جالب اینکه بعد از اینکه خامنه ای بدلایل مختلف که، در جای دیگر به آن پرداخت گردیده، اجازه داد نام نماینده اصلاح طلبان، مسعود پزشکیان، از صندوق های رأی بیرون آورده شود، سپاه پاسداران بلافاصله بوی هشدار داد و تهدید کرد. فرمانده سپاه پاسداران انتخاب وی را بطور مشروط تبریک گفت و در بیانیه خود به پزشکیان اظهارداشت «آمادگیهای همهجانبه “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی” برای تداوم و تقویت راهبرد این نهاد انقلابی و مردمی در تعامل و همکاری با دولتها، در چارچوب مأموریتها و وظایف قانونی و در راستای سیاستهای کلان ابلاغی مقام معظم رهبری برای پاسخ به نیازهای کشور را اعلام میداریم (۱).»
اساساً چرا باید یک نهاد نظامی-امنیتی به رئیس جمهور منتخب ملت تبریک بگوید؟ مگر در کشور انگستان که به تازگی نخست وزیر انتخاب کرده، فرمانده ارتش بریتانیا برای انتخاب نخست وزیر پیام تبریک ارسال می کند؟ یا هر کشور دیگر اروپایی و امریکا؟ همانگونه که در بالا اشاره شد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادی تحت فرمان خامنه ای و با دستور او، بعد از اینکه نام پزشکیان را از صندوقهای رأی بیرون آوردند، هشداری به مسعود پزشکان داد که، برای بقاء دولت خود باید فرمانبردار باشد. در صورتیکه رئیس جمهور برابر با منویات رهبر انقلاب انجام وظیفه نماید با وی تعامل خواهند داشت، و اگر پزشکیان و دولت او خارج از فرمان علی خامنه ای قدم بردارد تعاملی در کار نخواهد بود. رئیس ستاد ارتش و فرمانده ارتش هم پیام های تبریک در همین زمینه برای پزشکیان ارسال داشتند.
افزون براین آیت الله علی خامنه ای حرف آخر را به پزشکیان یادآو شد، «اگر ملت ایران بخواهد منافع ملی را حفظ کند و عمق راهبردی خودش را در منطقه حفظ کند، به یک رئیسجمهور فعال، پرکار و معتقد به مبانی اسلامی نیاز دارد. گروهها و احزابی بودهاند که وقتی در جایگاه قدرت قرار گرفتند، آنگونه که نیاز بود حرکت انقلاب را شتاب نبخشیدند و گاهی به دنبال تغییر ریل بودند».
آیا میتوان با چنین وضعیتی مسعود پزشکیان را رئیس جمهور منتخب مردم و رئیس دولت دانست؟ آیا پزشکیان میتواند به وعده های انتخاباتی خود عمل کند؟ وعده های وی از جمله عدالت اجتماعی، توسعه متوازن و اصلاحات ساختاری، متعهد به یک سیستم اقتصادی شفاف، مبارزه با فساد و ارتقاء رشد اقتصادی چشمگیر بوده. اعتقاد او بر این است با اصلاح ساختارهای اقتصادی، ایجاد فضای مساعد برای سرمایه گذاری، کاهش تنشهای بینالمللی و بازگرداندن دیپلماسی فعال و تعامل سازنده با جهان، اقتصاد ایران که ارتباط مستقیم با معیشت و رستگاری ملت دارد را شکوفا خواهد کرد. وی متعهد شده نقش فعال و برابری زنان در تمامی عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را تأمین نماید (۲). بسیاری از ناظران ادعای پزشکیان را تنها در حد کمپینهای انتخاباتی با هدف کشاندن مردم به پای صندوق های رای دانستند و معتقدند، او قدرت چندانی در ایجاد تحول سیاسی-اقتصاد-امنیتی در ایران ندارد، زیرا مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیسجمهور بالاترین مقام سیاسی کشور نیست. پزشکیان تنها مسئول اجرای سیاستهای دولتی است که خط مشی آن را علی خامنهای تعیین میکند.
در راستای سیاست خارجی، پزشکیان حمایت خود از حزب الله لبنان را ابلاغ و کشور اسرائيل را یک کشور اشغالگر مورد خطاب قرار داده و محکوم کرد. وی اذعان داشت از تمام گروه های مختلف نیابتی مانند حزب الله لبنان، حماس، محور مقامت در عراق، سوریه و یمن پشتیبانی خواهد کرد. رسانه رادیو فردا در گزارشی خبر داده مسعود پزشکیان، روز دوشنبه ۱۸ تیر در پیامی به حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، پشتیانی جمهوری اسلامی از «مقاومت» را اعلام داشته و گفته است این حمایت « با قدرت تداوم خواهد داشت (۳).»۰
مقامهای جمهوری اسلامی به گروههای نیابتی رژیم در منطقه خاورمیانه مانند حزبالله لبنان، گروه افراطی-تروریستی حماس، جهاد اسلامی فلسطین، حوثیهای یمن و گروههای شیعه شبه نظامی در عراق با لقب «محور مقاومت» پشتیبانی تسلیحاتی و مالی میدهد و پزشکیان قبل از نشستن بر مسند ریاست جمهوری این پشتبانی را مورد تأیید قرار داده است. رئیسجمهور منتخب ایران همچنین اسرائیل را به اعمال «سیاستهای جنگافروزانه و جنایتکارانه» علیه فلسطینیها و دیگر ملتهای منطقه خاورمیانه متهم کرده است. خبرگزاری رویترز در این زمینه نوشته است که این اظهارنظر نشان میدهد سیاستهای منطقهای ایران در دولت «به اصطلاح میانه رو» مسعود پزشکیان «بیتغییر» خواهد ماند.
آویگدور لیبرمن، عضو پیشین کابینه ائتلافی دولت نتانیاهو، ۸ ژوئيه ۲۰۲۴، در گفت و گو با رسانه اسرائيل نشنال گفته است “بدون شکست دادن ایران” بقای اسرائیل تضمین نمیشود (۴). او افزوده «اگر بتوانیم شکست ایران را مدیریت کنیم، همه چیز در جای خود قرار میگیرد، حتی آزادی گروگانها.» وی نیز مانند نتانیاهو هشدار داده است که هم اکنون اسرئيل در چند جبهه می جنگد که سرچشمه اصلی آن رژیم اسلامی در ایران است. بدون ایران، نه حزبالله، نه جهاد اسلامی و نه حماس وجود خواهند داشت.
از سوئی رهبران کشورهای اروپایی در مورد پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری سکوت کرده و واکنشی چندانی نشان ندادهاند، یا محتاطانه واکنش نشان داده اند. نبیلا مسرالی، مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا، شامگاه شنبه،۱۶ تیر، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی اکس، پیروزی پزشکیان را تبریک گفت و نوشت: «ما در راستای سیاست کلیدی تعامل اتحادیه اروپا آماده تعامل با دولت جدید ایران هستیم.!» این درحالی است که اتحادیه اروپا در چند سال گذشته شاهد شرارتهای رژیم اسلامی در اروپا بوده و پارلمان این اتحادیه سپاه پاسداران رژیم اسلامی را یک سازمان تروریستی شناخته است.
علارغم انتخابات نمایشی ریاست جمهوری ایران و انتخاب نماینده اصلاح طلبان مسعود پزشکیان، با توجه به مراتب بالا بهبود بخشیدن به گرفتاری معیشتی و حقوق بشری مردم ایران و کاهش تنش در خاورمیانه و جهان انتظاری واهی خواهد بود. پزشکیان پیش از انتخاب و پس از آن در سخنرانی و ارتباط با بعضی کشورهای خاورمیانه از جمله ارسال پیامی به دبیر حزب الله لبنان شیخ حسن نصرالله نشان داد با انتخاب وی تغییری در، سیاست حکومت و حاکمیت علی خامنه ای نسبت به پشتیبانی رژیم از گروهای تروریستی از جمله حزب الله لبنان، بوجود نخواهد آمد.
امّا میتوان نتیجه گرفت که مردم ایران با تحریم انتخابات ریاست جمهوری و بعبارتی شامورتی بازی علی خامنه ای، قدرت مدنی خود را بار دیگر ابراز و نشان داد و به حاکمیت جابرانه علی خامنه ای «نه» گفتند. ملت ایران منتظر فرصت برای عبور از رژیم اسلامی در ایران است و تا تحقق آن از پای نخواهند نشست.
به گواهی رویدادهای اجتماعی و سیاسی دو سه دههٔ اخیر، اکثر مردم ایران سالهاست که مخالف وضع موجود بوده و خواستار تغییر، اصلاح یا براندازی حکومتاند، و در قالب مخالفت مدنی از نوع اعتراضات سالهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و جنبش اعتراضی «زن زندگی آزادی» در سال ۱۴۰۱ سعی خود را کرده و هزینه بسیار بالایی نیز پرداخته اند.
اکنون توپ در دست مخالفان رژیم اسلامی ایران است که حرکتی از خود نشان داده و با همدلی با مردم ایران با هم تعامل نموده و با گردهمایی و ایجاد کنگره ملی، اپوزیسیون واقعی رژیم را تشکیل داده و آلترناتیو رژیم را به مردم ایران و جهان ارایه دهند. هر چند تأثیرپذیری سیاسی مردم از گروههای مخالف به خصوص سازمان های سیاسی، روشنفکران و فرهیختگان نیز محل تردید بسیار است. امّا مردم ایران برای عملیاتی کردن قدرت مدنی خود به آن آلترناتیو نیاز دارد تا بتواند بار دگر به میدان بیاید و رژیم تا دندان مسلح و سرکوبگر اسلامی را تغییر دهد. آیا میتوان به سازمان های مخالف، روشنفکران و فرهیختگان امید بست؟ هر چند مشکل است اما امکان نا پذیر نیست.
پاینده مردم مبارز ایران
ناخدا محمد فارسی
۱۰ ژوئيه ۲۰۲۴
1 – https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/04/16/3117585/
2 – https://www.dw.com/fa-ir/AF/a-69583738
3 – https://www.radiofarda.com/a/pezeshkian-reaffirms-policy–about-iran-proxies/33026840.html
4 – https://www.dw.com/fa-ir/AA/a-69596499