خط پذیرش تسلیم و نوشیدن جام در حال اجرا است. حال به هر دلیل و منطقی و دستاویزی پذیرش مذاکره خود یک گام به عقب از نخوت و مطلقیت است. این حرکتی است که منشا آن می تواند خود آقا برای حفظ نظام و یا هموار کردن مسیر برای به قدرت رسیدن فرزندش و ماندن خاندانش در قدرت باشد.
باید یادآور شد، این تن دادن به مذاکره محصول فشار جامعه مدنی و یا احزاب یا جناحها نیست. می تواند درصد کوچکی از آن باشد، بلکه همانطور که عرض شد چون هسته سخت قدرت دیدند در سطح بین الملل قافیه را باخته اند و دیگر نیروی نیابتی نمانده و از طرفی وجود فشار قدرت های پشتبانی تسلیم این شرایط شده اند.
در این گیرودار باید عرض کرد اصلاح طلبان راهگشا و روزنه گشا نباید این حرکت را به حساب فعالیتهای خود بگذارند و در فکر تداوم نظام باشند. این واقعه محصول خالی شدن دست قدرت ار اهرامهای بین المللی و البته قلدری ترامپ و متعاقب آن خیانت پوتین که دوست ترامپ و هم پیاله اوست.
این وضعیت هر چیز که باشد در نهایت برای مردم و مملکت ختم بخیر نیست، چون نظام تسلیم قدرت مسلط و برتر جهانی شده و چون تضمین ماندگاری گرفته در نظام سلطه مستحیل شده و مملکت را تسلیم سیاست اقتصاد امپریالیستی می نماید.
نظام با اتخاذ سیاست خارجه تسلیم اما در عین حال قلدر مآبانه در سطح جهان و منطقه، سیاست چماق را در داخل اجرا خواهد کرد که نیروی او را به براندازی یا دادن امتیازات یا اصلاح ساختاری تهدید نکند. البته اهرم استفاده از زور در کنار نیروی توجیه گر که بگوید الان موقع اعتراض نیست و شرایط برای تغییرات ساختاری مهیا نیست و باید تن به شرایط فعلی داد هم در کنار سرکوب عمل خواهد کرد.
بنابرین شرایط فوق العاده بحرانی و بغرنج و سخت است هم قدرت مسلط با حفظ ماشین سرکوب و هم نیروی توجیه گر در سطح جامعه اعم از اصلاح طلب های تکنوکرات و منفعلان روز نه گشا همگی در خدمت حفظ نظام عمل خواهند کرد.
بنابرین مردم باید به بدیل دیگری روی آورند. این نیروی می تواند خود مردم باشد که به صف بندی جدبد اقدام کنند. بقول مهندس سحابی عزیز با ارجاع به بیوت خود و تقویتشان، آنها را قبله گاه خود کنند و بنیان مرصوص را ایجاد و خود را مهیا تحول جدبد بنمایند که در نهایت نصرت اذان مردم است.
سید عبدالمجید الهامی