سالروز قتل مهسا امینی ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ آمد و گذشت. مردم ایران در بسیاری از شهرهای کشورهای دمکراتیک جهان برای بزرگداشت سالروز قتل مهسا تظاهرات به پا کردند ولی در داخل ایران جو امنیتی بر تمام نقاط کشور سایه سنگینی انداخته بود. بعبارتی رژیم اسلامی در سراسر کشور و بویژه در کلان شهرهای کشور جو امنیتی و حتی حکومت نظامی برقرار کرد. اقدام رژیم قابل پیش بینی بود. و این پیش بینی را بسیاری از کنشگران همواره به هموطنان خارج از کشور یاداور شدند که از دادن فراخوان تظاهرات در داخل پرهیز کنند، چون اینگونه فراخوان ها بدون اینکه بتواند اجرایی شود تنها باعث نومیدی خواهد بود. امّا، مردم ایران مصمم تر از هر زمان به مبارزه بی امان خود تا عبور از رژیم ضّد بشر اسلامی ادامه خواهند داد. لازم به یادآوری است که مبارزه با رژیمی که از کشتن جوانان و انجام هر گونه جنایتی درنگ نمیکند راه و روش ویژه میطلبد.
رژیم اسلامی از خیزش دوباره انقلاب مهسا بسختی ترسیده بود و برای جلوگیری از هرگونه تجمع تمام امکانات سرکوبگرانه خود را بسیج کرد. اکثر رهبران سیاسی-میدانی و خانواده قربانیان انقلاب مهسا را بازداشت نمود، و یا احضار و تعهد گرفت که در روز ۲۵ شهریور اقدامی اعتراضی نکنند. شروع سال تحصیلی دانشجویان و دانشگاهیان را به تعویق انداخت تا بتواند بدون هرگونه درگیری با دانشجویان معترض سالگرد قتل مهسا را پشت سر بگذارد. همانگونه که در بالا آمد باستناد گزارشاتی از دوستان آگاه در داخل ایران، امکان اعتراض خیابانی همانند شهریور ۱۴۰۱ مقدور نبود. و لازم بود از راه دیگر مقاومت مدنی علیه رژیم به مبارزه پرداخت. یکی از آن راهکارهای مقاومت مدنی، سازماندهی اعتصابات سراسری بود. باعث تأسف است که برخی از بازیگران سیاسی در خارج از کشور بدون تأمل به امکان اجرایی شدن، فراخوان تظاهرات میلیونی دادند. در کلاب هاوسها و رسانه های مجازی تبلیغ کردند، که با توجه به جو امنیتی در داخل عقلانی نبود.
حال چه باید کرد؟ آیا باید بگذاریم رژیم دد منش اسلامی انقلاب مهسا، قتل او، و اعدام و جنایات دیگر را به بوته فراموشی بسپارد؟ هرگز نه. همانگونه که یاد اور شدیم در حال حاضر نمیتوان در برابر نیروی سرکوب گر رژیم که تا دندان مسلح است به تظااهرات چند صد هزاری پرداخت، اما میتوان به مبارزه از طریق مقاومت مدنی ادامه داد.
اپوزیسیون سیاسی خارج از کشور نیز لازم است با تأمل و عقلانیت خود را بازسازی نموده و ضمن همکاری گسترده با سازمان های مدافع حقوق بشر همگام شود و کنفرانس های بیشتری مانند کنفرانس عدالت در دوران گذار که سازمان حقوق بشر ایران در اسلو برگزار نمود برگزار کند. اینگونه اقدامات میتواند باعث دلگرمی هرچه بیشتر جوانان در داخل کشور شود. شاید قشر خاکستری هم با این گردهمایی ها که خطر کمتری برای منافع او دارد همراه شود. علائم بسیاری وجود دارد که رژیم ایران همانند شوروی سابق از داخال فرو بپاشد. افزون براین در تاریخ جهان تاکنون کمتر حکومت دیکتاتوری-فاشیستی مانند رژیم اسلامی در ایران توانسته برای مدت زیادی به حاکمیت فاشیشی خود ادامه بدهد. بویژه اگر به تاریخ معاصر ایران نظری داشته باشیم حکومت دینی تا کنون به تنهائی حاکمیت سیاسی ملت را در دست نداشته است. اصولاً رسالت ادیان هدایت جامعه و تنظیم روابط حسنه بین افراد است، نه حاکمیت! ملت ها برای رهایی از فشار حکومتگران ستمگر یاری از رهبران دینی می جویند. اکنون که رهبران دینی رسالت خود را فراموش کرده و تبدیل به حاکمیت آنهم از نوع واپس گرای مطلق شده اند، راهی جز بد نامی و سقوط ندارد.
حاکمیت مردم پایه ای ترین اصل دموکراسی و مشروعیت حکمرانان است. اگر جدایی دین از حاکمیت بر نیافتد، مقبولیت رهبران مذهبی و رسالت دین از بین میرود. بعبارت دیگر روحانیت شیعه در ایران راهی باقی نگذاشته اند، تا بتوانند دوباره به جایگاه پیشین خود برگردند و این اتفاقی میمون است.
نبود مشروعیت حاکمیت در چند سال گذشته، مردم بویژه جوانان ایران را به میدان آورده است، مانند جنبش انقلابی سال های ۱۳۸۸ (جنبش سبز)، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ (جنبش های گرانی نان و آب و بنزین) و انقلاب مهسا در سال ۱۴۰۱. که بصورت خود جوش درمقابل حاکمیت نامشروع رژیم شکل گرفت، بنابراین نمیتواند خاموش شود. اگر چه رژیم اسلامی با آمادگی از جلوگیری خیزش دوباره انقلاب مهسا در روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، سالروز گرامیداشت قتل مهسا، بطور نسبی موفق بود، ولی هرگز قادر نخواهد بود اثرات آن را محو کند. علارغم ترفندهای سرکوبگرانه رژیم در مقابل این خیزش انقلابی، مشروعیت رژیم هرچه بیشتر متزلزل شده است.
رژیم برای مشروعیت دادن به حاکمیت خود در خارج از کشور متوسل به راهکارهای بسیاری شده ازجمله برنامه تنش زدایی. با استفاده از ضعف سیاست خارجی دولت آقای بایدن رئیس جمهور امریکا که بنظر میرسد از دولت اوباما به ارث برده است.
قابل تأمل است که دولت بایدن نه تنها چشمان خود را بر اتحاد فزاینده ایران، روسیه، چین و کره شمالی بسته است، بلکه در حال تامین مالی روحانیون حاکم بر ایران، با میلیاردها دلار است. دولت بایدن علارغم تحریم ها به رژیم اسلامی ایران اجازه داده نفت بیشتری تولید کند و به کشورهایی مانند چین که به شدت به نفت بیشتری نیاز دارند، بفروشد. مماشات دولت بایدن بسیار قابل تأمل است و مشاهده می شود، حتی در مقابل نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل از طرف ایران چشم پوشی کرده، و فروش تجهیزات عمده جنگی از جمله موشک و پهپاد به روسیه را نادیده گرفته است. این تجهیزات نظامی مهلک توسط روسیه در جنگ با اوکراین مورد استفاده قرار گرفته است و ادامه دارد.
همچنین دولت بایدن از مهار کردن رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی نیز چشم پوشی کرده است. برای آژانس بین الملل انرژی اتمی بواقع روشن است که رژیم اسلامی، از سال ۲۰۰۳ تا کنون هرگز غنی ساز ی اورانیم با غلظت بالا را متوقف نکرده است. اکنون رژیم به مقدار زیادی اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد و بالاتر ذخیره دارد که برابر تحلیلگران انرژی اتمی کشور ایران با ساخت بمب اتم فاصله چندانی ندارد. افزون براین رژیم اسلامی هرگز شعارهای “مرگ بر آمریکا”، “مرگ بر اسرائیل” را متوقف نکرده است. این در حالی است که آیتالله علی خامنهای، در سال ۲۰۱۵ خطاب به اسرائيل گفت «۲۵ سال آینده را نخواهید دید»، که بمنزله حذف اسرائیل از صحنه گیتی است. آیا مماشات دولت آقای بایدن با رژیم فاسد اسلامی در ایران کمک به دوباره بدست آوردن مشروعیت حاکمیت دینی آیت الله ها نیست؟
از طرفی ترفند رژیم برای متوقف کردن سقوط ازاد مشروعیت حاکمیت در بین ایرانیان داخل و خارج، اجازه داده تا پایوران و اشخاص دانشگاهی وابسته در کنفرانس ها، کلاب هاس ها و دیگر نشستهای اوپوزیسیون رژیم شرکت نموده با سخنرانی های خود اشتباهات رژیم را بازگو کنند، تا شاید مشروعیت حاکمیت تا حدودی حفظ شود. در روز ۲۴ سپتامبر به سخنان شخصی در مهستان سکولار دمکرات ها، به یکی از این دوره گردان رژیم گوش دادم. شخصی که دروس الهیاتی خود را در مدارس الهیات شهر مذهبی قم طی کرده، برای مدت لااقل شش سال مدیرمسئول و سردبیر کیهان تهران بعد از انقلاب به فرمان خمینی بوده، شخصی که چند سال مسئول برنامه ریزی امام جمعه های کشور و بسیار دیگر از اینگونه پستهای ریاستی بوده و اکنون نیز در قم مشغول تدریس است، مهمان و سخنران مهستان بود. این شخص یکی از مأموران رژیم برای مشروعیت بخشیدن به حکومت دینی است و یا به عبارتی دیگر تغییر سیستم حاکمیت دینی را پیشنهاد و تبلیغ میکند.
در این آشفته بازار سیاست، وظیفه اپوزیسیون رژیم چیست؟ چه روش هایی در دست داریم تا بتوانیم خود را از شر رژیم مذهبی اسلامی در ایران، علارغم کوشش رژیم برای برقراری مجدد مشروعیت حاکمیت، رها کنیم؟ مشاهده میشود مردم ایران هرگز نباید به انتظار پشتیبانی حتی کمک معنوی جهان غرب و شرق و بویژه آمریکا بنشینند. ملت ایران با توجه به مراتب بالا راهی بجز مقاومت مدنی برای عبور از این رژیم سفاک اسلامی که مشروعیت خود را از دست داده ندارد. لازم است در کنار یکدیگر (اپوزیسیون و غیره) از طریق مقاومت مدنی، کمکاری، استفاده از هرگونه امکان اعتراضی و اعتصابی تا سقوط کامل رژیم به مبارزه خود ادامه دهیم. نباید اجازه دهیم رژیم بار دیگر مشروعت حاکمیت خود را کسب کند. و بقول معروف بخاطر بسپاریم «کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من».
پیروزی از آن مردم ایران است.
ناخدا محمد فارسی
۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳