امروز دوست خبرنگاری که به تازگی از عربستان بازگشته می گفت انگار نه انگار که در خاورمیانه جنگ است، در عربستان همه حواس شان پی «نمایشگاه اکسپو» و به فکر مقدمات برگزاری آن می باشند.
حدود دو ماه پیش «ریاض» توانست با کسب آرای لازم در مرحله اولٍ جلسه ی رای گیری در «کاخ کنفرانس ها» در شهر «ایسی له مولینو»؛ فرانسه، رم، ایتالیا، و بوسان کره جنوبی را پشت سر بگذارد و میزبانی اکسپو 2030 را به دست بیاورد.
نمایشگاه جهانی اکسپو یکی از مهمترین رویدادهای کنونی در دنیا می باشد که به آن «المپیک فرهنگ، تاریخ و آموزش» جهانی هم می گویند.
پیش بینی می شود عربستان سعودی با اکسپو بیش از 50 میلیارد دلار درآمد داشته باشد و امکان بوجود آوردن 60 هزار شغل در سال، که از هم اکنون تا سال 2030 ادامه خواهد داشت.
معمولا از دیدن پیشرفت و ترقی همه ی کشورها، به ویژه در ارتباط با مسایل آموزشی و فرهنگی خوشحال می شوم و فکر می کنم که درخشش بیشتر دانش و فرهنگ در هر گوشه ای از جهان می تواند دور شدن از زشتی و پلیدی و فقر باشد و طبعا مستقیم یا غیرمستقیم بهره اش به همه ی مردمان جهان می رسد. اما امروز با دیدن این خبر اشک هایم سرازیر شد، نه برای این که چرا عربستان این همه پیشرفت کرده، از آنجایی که سرزمین بیچاره ما چرا در ظرف این ۴۵ سال این همه پس رفته است.
.یادم می آید وقتی که در سال 1355 (یعنی دو سال قبل از فاجعه ی انقلاب اسلامی) برای گرفتن گزارش های حج به عربستان سعودی رفته بودم، با دیدن همان چند شهر کعبه و مدینه و جده؛ عربستان را از نظر فرهنگی و تمدنی حداقل دویست سالی از ایران عقب تر دیدم.
در این سال های اخیر، که به دلایلی در حال مطالعه ی تاریخ دوران قاجار و مقایسه همزمان آن با کشورهای اروپایی هستم، متوجه شباهت فضای دوران قاجاری با آن چه هایی می شوم که آنروزها در عربستان ( و افغانستان که همان سال برای گفتگویی با رئیس جمهور وقت شان به آنجا نیز سفرکردم) دیده بودم. و به یاد تفاوت های اقتصادی، فرهنگی و آموزشی پیشرفته ای می افتم که ایران در آخرین روزهای دوران پهلوی داشت.
شاید یکی از مهمترین دلایلی که سبب شد از آغاز با انقلاب ۵۷ مخالف باشم و آن را فاجعه ای برای ایران و ایرانی بدانم همین مقایسه ها بود.در آنزمان وقتی از این نوع مقایسه ها می گفتم و می نوشتم دوستان «روشنفکر» آن را نتیجه زندانی شدن و غلط کردن هایم می دانستند و برخی شان می گفتند:«چرا ما را با آنها مقایسه می کنی؟ با اروپا و آمریکا مقایسه کن!» و عقلم نمی رسید، یا دانش این را نداشتم که بگویم: «چگونه می توانم کشوری را که تا پنجاه شصت سال پیش در اعماق بدبختی و فقر و عقب ماندگی بوده را با کشورهای اروپایی مقایسه کنم که سه چهار سده از نوزایی فرهنگی شان می گذرد و دو سه سده از انقلاب صنعتی شان؟
جالب و تاسف آور است که اکنون هم می بینم هرگاه کسی وضع اکنون ایران بیچاره مان را با دوران پهلوی مقایسه می کند، عده ای بی عقل و بی دانش یا خائن و وطن فروش می گویند این مقایسه غلط است چرا که ….
بی خبر از این که اکنون درست هنگام مقایسه است هم مقایسه روز به روز اکنون با روز به روز دوران پهلوی ها و به دنبال آن، مقایسه ی وضعیت تمام کشوری های اطراف ما از ترکیه بگیرید تا عربستان و شیخ نشین های اطراف ایران و ..و.. که انقلاب اسلامی نداشته اند با ایرانی که در حال حاضر در کنار همه ی بدبختی ها و فقر و بیکاری و زندان های انباشته از آزادی خواهان و اعدام های هر روزه اش هیولای جنگ هم بالای سرش پرپر می زند
بیست و نهم ژانویه 2024
شکوه میرزادگی