1922 تا 1948- شکل گرفتن گروه های تروریستی یهودی و تأثیر گذاری آنها در تشکیل دولت اسرائیل
بنیانگذاری دولت اسرائیل حاصل یک رشته حسابگری ها از سوی قدرتهای پیروز نخستین جنگ جهانی، تلاش های فردی و جمعی یهودیان در سطح گیتی و همچنین اقدامات سازمان یافتۀ و خشونت آمیز گروهای تروریستی یهودی بود که از فردای جنگ جهانی اول در خاک فلسطین مستقر شدند. این 4گروه ها از هیچگونه خشونت و ارعاب و آدم کشی های بی پروا، چه در میان جمعیت بومی فلسطین، چه در بین کارگزاران دستگاه قیمومت انگلیس در آنجا و چه در صف فرستادگان نهادهای بین المللی رویگردان نبودند. در زیر به شماری از معروف ترین این گروه ها و برخی از اقداماتشان اشاره می شود.
ایرگون- (Irgun) -این سازمان در فاصلۀ میان 1924 تا 1948 مرتکب اقدامات تروریستی متعدد و مرگباری شد. دو رشته از مشهورترین و پر تلفات ترینِ این عملیات یکی بمب گذاری در هتل “کینگ دیوید” اورشلیم در 22 ژوئیۀ 1946 بود که در آن بیش از نود تن کشته شدند. دیگری حمله به اردوگاه پناهندگان فلسطینی دیر یاسین در 9 آوریل 1948 که به کشته شدن بیش از صد تن مرد و زن و کودک انجامید. رهبری ایرگون را مناخیم بگین به عهده داشت که بعد ها بر مسند نخست وزیری اسرائیل تکیه زد. طنز تاریخ آنجاست که در 1978 جایزه صلح نوبل به خاطر امضای توافق صلح کمپ دیوید به طور مشترک به وی و انور سادات رئیس جمهوری وقت مصر تعلق گرفت. پس از تشکیل دولت اسرائیل حزب لیکود که در بیشی از تاریخ عمر هفتاد سالۀ دولت اسراییل قدرت را در آن کشور به دست داشته از دل همین سازمان تروریستی بیرون آمد. ایرگون حمله به اردوگاه دیر یاسین را در مشارکت با گروه تروریستی دیگری به نام Lehi مرتکب شد.. آلبرت آنستاین و 27 نفر از چهره های برجستۀ دانش و هنر آمریکا در در سال 1948 با چاپ نامه ای در نیویورک تایمز اقدامات تروریستی لیکود را محکوم کردند و ضمن تشبیه لیکود به تشکیلات فاشیست و نازی از مناخیم بگین به عنوان یک تروریست نام بردند.
استرن– این گروه در 1940 به وسیلۀ آوراهام استرن که افکار افراطی نژاد پرستانه داشت و از ایرگون جدا شده بود بنیان گذاری شد. او به سختی با قیمومت انگلیس بر فلسطین و حضور کارکنان انگلیسی در آنجا مخالف بود. شدّت این مخالفت به آنجا رسید که در جریان جنگ دوم جهانی حتی از آلمان هیتلری و هم پیمانان آن حکومت یهودی کش برای به مدخله در فلسطین دعوت کرد. عناصر هم فکر و تحت هدایت استرن حملات متعددی را به مؤسسات و افراد انگلیسی چه در فلسطین چه در خارج7 از آن محدوده سازمان دادند.آوراهام استرن در فوریۀ 1942 توسط مأموران انگلیسی در اقامتگاهش کشته شد ولی اعضای گروه به فعالیت های تروریستی و خرابکارانۀ خود تا تشکیل دولت اسراییل ادامه دادند. از میان مهمترین اقدامات آنها باید به قتل لرد موین MOYNE یک وزیر انگلیسی در 1944 در قاهره اشاره کرد. افراد فعال این گروه پس از موجودیت یافتن اسرائیل به وزارت دفاع دولت نوبنیاد جذب شدند. آنها برخلاف برخی دیگر از گروه های تروریست یهودی نظیر ایرگون، حزبی تأسیس نکردند.
لِهی (Lehi) این گروه تروریستی در 1942 پس از کشته شدن استرن برای ادامۀ راه او به وسیلۀ اسحاق شمیر بنیانگذاری شد. یکی از معروفترین اقدامات تروریستی “لهی” قتل کنت فُلکی برنادوت (Folke Bernadotte) فرستادۀ سازمان ملل متحد به فلسطین در 17 سپتامبر 1948 بود. کنت برنادوت یک دیپلمات برجستۀ سوئدی و از خویشاوندان نزدیک پادشاه وقت آن کشور بود .او در جریان جنگ جهانی دوم هزاران یهودی را از اردوگاه آشویتس نجات داده و به خاطر اقدامات نیکوکارانه اش مشهور و مورد احترام بود. مدد رسانی فعالانۀ کنت برنادوت به سازمان ملل متحد در سالهای نخستین پیدایش نهاد نوبنیاد به استحکام هرچه بیشتر پایه های آن یاری داد. ایجاد آژانس مدد رسانی به پناهندگان فلسطینی و تأمین کار برای آنها (UNRWA) از ابتکارات وی بود.
شمیر مانند تعدادی دیگر از کسانی که به رهبری اسرائیل رسیدند از لهستان به فلسطین مهاجرت کرده بود. او بعدها همراه گروه زیرهدایت خود به ایرگون پیوست و پس از مناخیم بگین از 1983 تا 1992 دو بار و در مجموع هفت سال نخست وزیر اسرائیل بود. به این ترتیب می بینیم که دو تن از سرشناس ترین زمامداران اسرائیل سابقۀ درازی و دامنه داری در فعالیت های تروریستی داشته اند و گروه های زیر هدایت آنان صد ها تن از مردم بی گناه را در جریان عملیات خود به خاک هلاک افکنده اند. افزوده بر سازمانهای تروریستی یهودی که ذکرشان رفت یک تشکیلات شبه تروریستی نیز به نام هاگانا (HAGANA) زیر نظارت آژانس یهود از اوایل دهۀ 1920 در فلسطین فعال شد که وظیفۀ اصلی اش مقابله با بومیان ناراضی از حضور روز افزون مهاجران یهودی و جلوگیری از اقدامات آنان بود.
29 نوامبر 1947، صدور قطعنامۀ تقسیم فلسطین – در این تاریخ سازمان ملل متحد قطعنامه ای دایر بر ضرورت پایان یافتن قیمومت انگلستان بر فلسطین و تقسیم آن سرزمین میان دو کشور مستقل عرب و یهودی صادر کرد. بر اساس این سند که به قطعنامۀ 181 مشهور است، سازمان ملل متحد چهارده هزار کیلو متر مربع یا چهل و دو درصد از خاک فلسطین را به عنوان سهم فلسطینی ها و پانزده هزار و صد کیلو متر مربع یا پنجاه و شش درصد از وسعت آن سرزمین را به منزلۀ سهم یهودیان تعیین کرد. دو درصد باقیمانده به موجب این قطعنامه به نام منطقۀ بین المللی، شهرهای بیت المقدس و بیت اللحم و اراضی پیرامون آن دو شهر را شامل می شد. توصیۀ سازمان ملل متحد این بود که انگلستان در اسرع اوقات و نه دیرتر از اول اوت 1948 به قیمومت خود بر فلسطین پاپان دهد و تدابیر لازم برای تحدید حدود دو کشور نوبنیاد در خاک فلسطین تا اول اکتبر همان سال آغاز گردد تا دو کشور مستقل رسما در کنار یکدیگر موجودیت پیدا کنند و به این ترتیب آرمان ملّی مردم فلسطین و جنبش صهیونیسم به تحقق پیوندد.
منتقدان قطعنامه آن را به شدت غیر منصفانه دانستند، زیرا به اعتقاد آنان در حالی که جمعیت بومی فلسطینی به مراتب بیش از یهودیانی بود که تا آن هنگام به فلسطین مهاجرت کرده بودند (در حدود ششصد هزار تن)، اختصاص بخش بزرگتری از فلسطین به آنان توجیه منطقی نداشت. کشورهای عرب منطقه نیز با قاطعیت به مخالفت با قطعنامه برخاستند و اعلام کردند که اقدامات لازم را در برابر آن تصمیم به عمل خواهند آورد. اکثریت یهودیان ولی با آغوش باز آن را پذیرفتند و به عنوان موفقیتی بزرگ جشن گرفتند، هرچند که آژانس یهود در ظاهر از آن استقبال گرمی نکرد، با این حال در باطن قطعنامه را نخستین سنگ بنای اسراییل برای دست اندازی تدریجی به تمامی سرزمین تشخیص داد و از آن خشنود بود. این فضا به شعله ور شدن بی درنگ یک جنگ داخلی در فلسطین و پس از آن جنگهای دیگری میان اسرائیل و کشورهای عرب دامن زد که در آنها یهودیان همواره طرف پیروز کارزار بوده و بخش بزرگی را از آنچه که در قطعنامۀ سازمان ملل متحد به عنوان سهم فلسطینی ها تعیین شده بود به تصرّف در آورده اند. در دهه های اخیر اسرائیل مهاجرت یهودیان را از سرتا سر جهان به فلسطین تشویق و اسکان آنها را در بخش هایی از خاک از آن سرزمین که طبق قطعنامۀ 1947 سازمان ملل متحد به عنوان سهم بومیان فلسطینی عرب زبان تعیین شده بود با ساختن غیرقانونی شهرک های متعدد برای یهودیان مهاجر تسهیل کرده است.
14 می 1948- اعلام رسمی موجودیت اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل. بیانیۀ تشکیل رسمی کشور مستقل اسرائیل ساعت چهار بعد از ظهر روز 14 می طی مراسمی در موزۀ تل آویو که از آن پس به “تالار استقلال” مشهور شد انجام گرفت. بن گوریون رئیس آژانس یهود که در جامعۀ جهانی صهیونیسم نیز جایگاه بلندی داشت بیانیه را که به خط عبری روی طوماری نوشته شده بود قرائت کرد. از آنجا که اندکی بعد از صدور قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد دایر بر تقسیم فلسطین میان ساکنان عرب و یهودی آن سرزمین جنگ داخلی آغاز شد، دعوتِ 250 تن از کسانی که در مراسم یادشده شرکت جستند به شکل کاملا مخفیانه صورت گرفت. نخست آنکه سازمان دهندگان مراسم بیم داشتند انگلستان در آخرین لحظاتِ قیمومت خود بر فلسطین از برپا شدن آن اجتماع جلوگیری کند. دیگر آنکه به سبب فضای جنگ داخلی نگرانی شدیدی از این که گرد همایی از سوی بومیان عرب فلسطین مورد حمله قرار گیرد به شدت احساس می شد.
1947-1948- بیرون راندن بومیان فلسطینی از مکان های سکونتشان قبل و بعد از تشکیل دولت اسرائیل – پس از صدور قطعنامۀ تقسیم فلسطین میان دو کشور هم جوار با ساکنان عرب و یهودی و آغاز جنگ داخلی در آن سرزمین، و نیز تا مدتی پس از تشکیل رسمی دولت اسراییل، بیش تشکیلات وابسته به دولت نوبنیاد اسرائیل از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شدند. ناگفته نماند که شماری از فلسطینی ها نیز با توجه به فضای وحشتبار جنگ داخلی و عملیات ارعاب آمیز دسته های مسلح یهودیان صهیونیست و به ویژه بعد از کشتار دیر یاسین، محل های سکونتشان را رها کردند و به کشورهای همجوار عرب گریختند. شمار بزرگتری از آنان در اردوگاههای پناهندگان زیر نظر سازمان ملل متحد 7سکنی یافتند. نوار غزه نیز یکی از مقاصد این پناهندگان بود و ساکنان امروز غزه فرزندان و نسل های بعدی همان پناهندگان هستند. به این ترتیب می توانیم با نگاهی به تاریخ هفتاد سال اخیر سرزمین فلسطین به ریشۀ رویدادهای اندوهباری که از 7 اکتبر 2023 تا به امروز در اسرائیل و غزه جریان داشته است برسیم. پس از تشکیل دولت اسرائیل دهها مورد کشتار فلسطینی ها توسط نظامیان وابسته این دولت روی داد و بین چهارصد تا ششصد روستای فلسطینی برای جلوگیری از باز گشت رانده شدگان به دست آنها ویران شد. مقامات اسرائیلی در چند دهۀ گذشته بر این روستاها نام های عبری نهاده اند و به احداث شهرک های غیر قانونی یهودی نشین در آنها مبادرت ورزیدند. یک نمونه از اقداماتی که برای گریزاندن روستاییان فلسطینی از مکانهای اقامتشان صورت گرفت مسموم کردن چاه های آب مشروب بود. دامنۀ این گونه اقدامات از 1948 به این سو به طور منظم و برنامه ریزی شده رو به گسترش بوده و تا به امروز ادامه یافته است.
پس از تشکیل رسمی دولت اسرائیل یک رشته قوانین از کِنِسِت یا مجلس قانونگذاری آن برای جلوگیری از بازگشت آوارگان فلسطینی گذشته که معروفترین آنها قانون “ضد رخنه” در 1954 است. مورخان بی طرف به درستی از این گونه تدابیر با اصطلاح “پاکسازی قومی” یاد کرده اند که طبعا مورد انکار دولت اسرائیل و بازوهای تبلیغاتی آن قرار گرفته است. در همان حال قوانینی هم از کِنِسِت گذشته که مهاجرت یهودیان را از هر گوشۀ جهان به اسرائیل تسهیل می کند. این سیاست در دهه های اخیر یکی از وجوه اصلی اختلاف اسرائیل – فلسطین بوده که حل نشده باقی مانده است و هر از چندگاه به جنگ خونریزی بین دو طرف دامن می زند. رویدادهای 1948 و از جمله موجودیت یافتن رسمی دولت اسرائیل و دست اندازی یهودیان به بخش به مراتب بزرگتری از آنچه درقطعنامۀ سازمان ملل متحد دایر بر تقسیم فلسطین به دولت یهود اختصاص یافته بود، در پانزده می هر سال با برگزاری مراسمی به وسیلۀ فلسطینی ها و شماری از کشورهای عرب به نام “یوم النکبة” یا “روز فاجعه” که در بالا هم به آن اشاره شد، یاد آوری می شود.