در سوگ از دست دادن دوستی که حدود نیم قرن در کنار هم بودیم نوشتن کاری است به واقع دشوار – هوشنگ کردستانی

دکتر عبدالکريم انواری وکیل شایسته و نایب رییس کانون وکلا ایران وادامه دهنده راه و مکتب مصدق( که راه همه عاشقان راستین سربلندي و سر فرازی است‌) بود و در تمام زندگي پر از نشیب و فرازش به ان وفا دار ماند..
دوستی صمیمانه و پایدار ما هم به دلیل همین اعتقاد مشترک آغاز شد و تا اخرین لحظه های زندگي پر بارش تداوم یافت .
هر بارکه او از لندن به پاریس مي امد و یا من به لندن میرفتم فرصتی بود که دیدارهایی با هم داشته باشیم .در دیدار های لندن بیشتر با حضور دکتر علیرضا نوری زاده بود…
زنده یاد دکتر انواری تا پیش از آنکه در سال ۱۳۵۹ ایران را ترک‌ کند دبیر شورای مرکزي جبهه ملی بود ( دبیری شورای جبهه ملی يعني اداره‌ کننده نشست های شورا که با دبیری جبهه ملی که زنده یاد دکتر کریم سنجابی بود فرق دارد .).
پس از انکه ایشان ایران را ترک کردند برای تعیین جانشین با رای شورا من به این سمت برگزيده شدم با وجود آنکه چند سمت سنگین دیگر (دبیر جبهه‌ ملی گیلان، مسئول سازمان دهی مسئولیت انتشارات)هم با من بود .
در خارج از کشور منهای دیدار های حضوریمان در لندن و پاريس ما همواره تلفنی با هم گفت و گو میکردیم و او می پرسید و تکرار می کرد (کی به لندن خواهي امد .)
در اخرین گفتارمان که دو هفته‌ پیش از آنکه ما را تنها بگذارد مجددا پرسید سعی کن هر چه زود به لندن بیایی.گفتم حتما خواهم امد .در پاسخ گفت میترسم دیر شود .این پاسخ برای من داراي مفهوم بود.چرا‌که در نوروز سال ۱۳۵۹که به اتفاق همسر و پسرم به دیدن زنده یاد اللهیار صالح رفته بودم و او از رفتار توهین امیزی هنگام پرداخت حقون باز نشستگی با او شده‌ بود سخت دلشکسته بود.هنگامی که اجازه مرخص شدن خواستم گفت چرا میخواهی مرا ترک کنی .گفتم مهمانان زیاد هستند و جا محدود .میروم و حتما مجددا برای دیدارتان خواهم امد .در پاسخ گفت می ترسم من دیگر نباشم .من از انجا به‌ دیدار دکتر کریم سنجابی دبیر جبهه ملی رفتم و فردای آن روز به سمت گیلان حرکت کردم به رشت که رسیدم اگاه شدم جانشين مصدق را از دست دادیم .
با توجه به این خاطره ،بیان این مطلب زنده یاد دکتر عبدالکریم انواری که در پاسخ من که گفتم بزودی خواهم امد که گفت (می ترسم دیر کنی ) برای من بسیار پر معنا بود.
در گذشت دکتر عبدالکریم انواری را به همسر گرامی ایشان که سالهای سال در کنار او بودند و از او دلسوزانه مراقبت ميکردند و به فرزندان برومند شان و به پیروان راه مصدق و هواداران مصدق صميمانه دلارامی میگویم .روانش شاد و یادش ماندگار و پایدار باد.
هوشنگ کردستانی
پاریس
پانزدم دیماه ۱۴۰۳ خورشیدی . چهارم ژانویه ۲۰۲۵ میلادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *