زنان و رنسانس ایرانی! – تقی روزبه

شاخه خشکی که در تمام زمستان، زندگی نهفته اش را داشت، گل در آورد!

از سال‌ها پیش در ادبیات نیروهای ضدحاکمیت و عموما چپ‌ها از تبعیض گسترده زنان در حکومت اسلامی به عنوان آپارتایدجنسی و از مقاومت نهفته در وجود‌زنان به عنوان «آتش‌ فشانی نهفته در زیرپای جمهوری اسلامی» نام برده می شد. خیرش زن زندگی آزادی،که جرقه انفجاری آن با قتل ژیناامینی زده شد فوران همان آتش‌فشانی بود که سالیان دراز در زیرپوست جامعه تحت سرکوب حاکمان زن ستیز، در پیچ و تاپ بود. چنان که امروزه زنان ایران از زبان کسانی چون نرگس محمدی با صدایی رسا نه فقط از واژه آپارتایدجنسی/جنسیتی بهره می گیرند بلکه خواهان جرم انگاری آن در سطح جهانی و توسط سازمان ملل و سایرنهادهای بین المللی هستند. این خواست در حالی که آشکارا با عروج روند نئوفاشیسم-نواستعماری با خصایص مردسالاری و ضدیت با زن و سرکوب دگر باشان مواجه هستیم، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

اکنون با کمال شگفتی شاهدیم که در طی این دوسال و اندی چگونه زنان بدون حجاب و نفی اونیفورم تحمیلی نظام در خیابان‌ها، بی اعتنا به چنگ و دندان نشان دادن عوامل رژیم و دشمنان « آزادی پوشش»، رژه می روند. حکومت باوجود تصویب چماق قانون حجاب توسط مزدورانش در مجلس دست نشانده و صدور حکم هم «حرام شرعی و هم حرام سیاسی» توسط رهبرمرتجع و تاریک اندیشان درموردبی ججابی، اما از ترس طغیان و خیزش زنان نافرمان و جوانان و مردم خشمگین ایران، عملا یکی از مهم‌ترین خطوط قرمز و هویتی نظام جمهوری اسلامی را در هم نوردیده‌اند و اقتدارنظام را هرلحظه در انظارعمومی به سخره گرفته اند.  

از سوی دیگر با وجود دستورشورای امنیت ملی کشور مبنی بر توقف «موقتی» اجرای قانون حجاب، شاهدیم که هم‌چنان دشمنان برابری جنسی وجنسیتی بویژه بخش‌های تندرو وارتجاعی تر آن، آن‌هم در شرایطی که رژیم درگیر انباشت بحران ها و ابربحران‌های همزمان است، از خشم و بقول خودشان فشل شدن اقتدارنظام و حرمت «قانون»، دندان‌های خود را به هم می سایند و در تلاشی مذبوجانه برای بازگرداندن آب رفته زجوی هستند. چنان‌که این روزها با تهیه طوماری از مجلسیان و راه اندازی نمایش اعتراضی معدودی مزدور و جیره خوار در خیابان‌ها و بست نشینی و فریاد‌کشیدن مقابل منازل مراجعی که به ادعای آن‌ها سکوت کرده اند، خطاب به آن‌ها که شما علماء‌و مداحان و دست اندرکاران‌نظام… که چه نشسته اید درحالی که کیان دین به باد می رود و کار به برهنگی کشیده شده است. هم‌چنین شاهدیم که همزمان با نزدیک شدن به روزجهانی زن، این خشم و ترس در عربده‌های ائمه جمعه و خطبه‌خوان‌های نظام و رهبری نیز بازتاب یافته است. آن‌ها نیز در همراهی باتهاجم تندروان ضدزن و در راستای تدفین پیمان «وفاق» پزشکیان، بر دامنه انتقادهای خود افزوده‌اند و با حمله به پزشکیان گرفتارگرداب‌بحران‌ها، که گفته است من نمی توانم قانون حجاب را اجراء‌کنم و جلوی مردم بایستم خودتان اجراء کنید، وی را سخت مورد آماج حملات خود قرارداده‌اند. در این رابطه احمدخاتمی در نمازجمعه پایتخت گفته است:  

همه مسئولان در نظام اسلامی موظف به اجرای قانون اساسی و قانون الهی هستند. در مجلس قسم خورده‌اید که قانون را اجرا کنید. برای چندمین بار صراحتا می‌گویم مسئولان محترم حجاب رکن اصلی دین و نظام اسلامی است. در هفته گذشته دو کنسرت بی حجاب‌ها برگزار شد، این‌ها می‌خواهند کاری کنند حجاب فراموش شود. تا خون در بدن داریم نخواهیم گذاشت این اتفاق بیفتد. ما فدایی قرآن و دین هستیم! علم‌الهدی نیز تهدیداتی مشابه کرده است. برخی امام جمعه ها ( و فرماندارسپاه ایلام) نیز از ا ختلاط زن و مرد در مراسم و جشن‌های نوروزی ابراز نگرانی کرده و آن را منع کرده اند.

عاملیت زنان در مبارزه علیه نظام و ارزش‌ها و باید و نبایدهای آن و آوازه جهانی مقاومت آن‌ها، در شرایطی که نوعی رنسانس ایرانی و انقلابی با وجهه قوی زنانه برپاکرده اند، با توجه به این که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند و با درنظر گرفتن در هم تنیدگی ستم و تبعیض جنسی با دیگر تبعیض‌ها و بویژه ستم طبقاتی با توجه به حضورآنان در همه عرصه‌‌های جامعه و از جمله در دانشگاه‌ها و در حوزه‌های حساس کارخدماتی چون آموزش وپرورش و پرستاری و نقش‌آن‌ها در ترتیب نسل‌های جدید و کلا تغییررادیکال سبک زندگی … رژیم را سخت نگران پی‌آمدهای نافرمانی آن‌ها کرده است.                 شاخه خشکی که در تمام زمستان، زندگی نهفته اش را داشت، گل در آورد! روزجهانی زن مبارک باد!

                                             ۲۰۲۵.۰۳.۰۸  تقی روزبه  Reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *