انقراض حکومت قاجاریه و تدوام روح قجری در طول زمان – امیر رزاقی (دانش آموخته جامعه شناسی)

 ✍  اگر روح قجری را به‌عنوان نوعی فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… تعریف نماییم که حکومت قاجاریه تجسم عینی آن بوده است و با ویژگی‌هایی مانند استبداد، رانت‌خواری و فساد، عقب‌ماندگی ساختاری، خود سرور پنداری حاکمان و موارد دیگر  معرفی می شود آنگاه می توان گفت گرچه حکومت قاجار بیش از یک قرن پیش از میان رفته است، اما بسیاری از ذهنیت ها و الگوهای فکری، رفتاری و مدیریتی آن در طول زمان و دوران های گوناگون( از قاجاریه تا به امروز)  در سیاست، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و… تداوم داشته است.

در پایین به جستاری از تداوم روح قجری اشاره می شود. قطعا خوانندگان گرامی بعد از خواندن این نوشته می توانند موارد بیشتری را بیان نمایند.

– شخص‌محوری و استبداد رأی: 

بودن بسیاری از تصمیم‌گیری‌های کلان و بعضا جزء بر عهده یک فرد یا گروه خاص . گرفتن تصمیمات بر اساس اراده شخص اول کشور و کمتر اجماع جمعی.  اگر اجماعی جمعی باشد آن جمع افراد و گروه های نزدیک و وابسته به آن قدرت مطلقه است.

– حاکمان سایه خدا و سرور مردم و مردم رعیت حاکمان

پندار سایه خدا و یا جانشین خدا بودن بر زمین توسط حاکمان و رعیت پنداشتن  مردمان. 

به غل زنجیر کشیدن و مباه دانستن ریختن خون افرادی که بر حکم حاکمان گردن نمی گذارند.

– بی‌توجهی به توسعه و اصلاحات پایدار: 

عدم درک درست از توسعه و توجه بیشتر به منافع کوتاه‌مدت. 

قربانی شدن برنامه‌ریزی‌های بلندمدت اصلاحی و سازنده به پای منافع کوتاه‌مدت جناح‌ها و گروه‌های خاص(تامین منافع افراد، گروه ها).

– روابط خانوادگی و رانتی  

مناصب سیاسی و اقتصادی و… نه بر اساس شایستگی، بلکه با خرید و فروش یا بر اساس روابط خانوادگی(فامیلی و طایفه ای) و وابستگی به گروه ها(باندها). امکان دست یابی به منابع  و اطلاعات توسط افراد نزدیک به ساختار قدرت برای بهره برداری فردی، خانوادگی و گروهی.

– تقدس‌گرایی نسبت به افراد قدرتمند یا دارای جایگاه ویژه

تمایل به چهره‌های قدرتمند و یا افراد دارای جایگاه ویژه به‌عنوان “پدر” یا “منجی”  

– عدم پاسخگویی و شفافیت: 

پاسخگو نبودن حکومت به مردم  وگرفتن تصمیمات پشت درهای بسته و بدون مشارکت جامعه.

– سلطه‌پذیری و فرهنگ استبداد زدگی: 

عادت دادن مردم به پذیرش استبداد و تن دادن به وضعیت نامطلوب به‌دلیل سرکوب‌های مداوم و نبود حقوق شهروندی (اگر چه در طول زمان از قاجاریه تا به امروز این عدم پذیرش کاهش و مطالبه گری افزایش داشته اما به قدر لازم نمی باشد). ضعیف بودن فرهنگ مطالبه گری و حق خواهی و عدم حمایت جامعه از افراد مطالبه گر.

– ناکارآمدی سیستم آموزشی: 

بی توجهی به آموزش عمومی و وجود سیستم آموزشی ناکارآمد.  

عدم آموزش افراد بر مبنای تفکر نقادانه و مسئولیت‌پذیری اجتماعی.

– تمرکز بر طبقه‌بندی اجتماعی و شکاف طبقاتی: 

امتیاز ویژه برای وابستگان و نزدیکان به قدرت و بودن وابستگان و نزدیکان در رفاه و زندگی مجلل. در عوض محروم بودن مردم عادی از بسیاری از حقوق اقتصادی و اجتماعی و محروم از بسیاری امکانات رفاهی.

وجود شکاف طبقاتی عمیق و وجود امتیازات ویژه برای گروه‌های خاص.

– فرهنگ “پارتی بازی” و “زرنگی”

استفاده از افراد ذی نفوذ در انجام کارها. نادیده گرفتن حقوق شهروندان در لوای نام  “زرنگی”.

در نظر نگرفتن عدالت و کرامت انسانی 

– وابستگی به قدرت‌های خارجی: 

وابستگی و اتکاء به قدرت های خارجی برای حل مشکلات داخلی، به‌جای، تقویت توانمندی‌های داخلی، توجه داشتن به حمایت یا فشار خارجی برای حل مسائل.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *