از اول ماه رمضان امسال با تبلیغاتی بشدت پروپاگاندای و اوانگارد شده سریال ساخته شده به سفارش عربستان بنام معاویه که صد میلیون دلار هزینه ان شده است به نمایش درآمد. ادعای اولیه که راجع به این سریال شده بود اینکه این سریال نگاه دیگری به وقایع اولیه صدر اسلام دارد. ادعای دیگر که به عینه انجام شده اینست تمام شخصیت های صدر اسلام بجز پیامبر اسلام چهره های انها را نشان می دهند و بازیگران به ایفای نقش انها می پردازند.اگر بخواهیم تا اینجا سریال که دوازده قسمت آن ارائه شده ارزیابی کنیم باید اظهار داشت: فیلم معاویه آنچنان سریال قوی و هنری و خلاقانه نیست که برای آن این همه تبلیغ شد. از پایه های ضعف این سریال اینست که، تم سریال از ابتدا ترویج خشونت و ثابت کردن این نطریه مخالفان سرسخت و بالفطره اسلام هست که ادعا دارند اسلام با جنگ و شمشیر و خشونت نشر پیدا کرده است.
این تم شدیدا در تضاد با نیت و مقصود و مصداق اصلی اسلام است که بر مبنای رحمت و کلام و رئوفت و عدالت است. از طرف دیگر هدف این سریال به نوعی تطهیر خاندان بنی امیه و شخص معاویه و پدرش آبی سفیان هست؛ به گونه ای که آنان را قدیس وار و با هیبت پهلوانی و در خدمت اسلام نشان می دهد، و به هیچ گونه پروای از مخالفت شدید انها در ابتدای اعلام رسالت سخن بی‌طرفانه نمایش نمی دهد.
تسلیم شدن آنها به اسلام نه از راه تسامح آمیز بلکه به واسطه فشار سنگین پیام رسالت و از سوی مسلمان و محیط شبه الجزیره عربستان که اعمال شده و آنها آن را با پوست و اسخوان خود آن را احساس کردند و مجبور به قبول این دعوت شدند.
در این سریال این موضوع با رندی خاص و شطنیت خاصی پنهان می شود. خشونت عریان نشان دهنده در این سریال از رسالت اسلام را باید به تصریح عنوان نمود این دید، نگاه ابن تیمیه شامی است که پدر معنوی بنیادگرایان خشونت طلب اسلامی یا همان داعش امروزی است که اسلام را با خشونت و جنگ یکی برشمرده اند و جهاد را به عنوان حرب و جنگ تفسیر می کنند.
این سریال روایت دیگر از تاریخ صدر اسلام نیست بلکه اولا، در وهله اول برائت خاندان بنی امیه و دوم خاندان ابوسفیان و تمام مخالفان اولیه قریش هست.
ثانیا، برجسته کردن نقش بنی امیه بعنوان مدافعان اسلام.
ثالثا اصلا از نقش انصار سخن نمی رود.
همانطور که قبلا گفتم این سریال بنی امیه است نه تاریخ صدر اسلام به گواه آن که اصلا از نقش هند جگر خوار سخن گفته نمی شود بلکه چنان از او حماسه ساختند که او تا حد ام المومنین محسوب شده و چنان از اهمیت بنی آبی سفیان سخن می رانند که همانند آن است آنان حاملان و پیام آوران اسلام هستند و نقش انها قبلا مفقود شده است. یا چنان از کاتب شدن معاویه تعریف و تمجید می شود که عنهو وی پیام آور وحی است.
کلا در توصیف بازیگران و گارگردانی و میزانسن و دکوپاژ و موسیقی، سریال کلا این سریال سخنی ندارد. تیتراژ سریال هم تقلیدی ناشیانه از سریال بازی تاج و تخت است. بخصوص فصا سازی حرکت کشتی ها و نمایان شدن سازه ها و نوشتار معاویه از زیر شن ها همگی نشان تقلید آزاد از این سریال هست.
بنابرین در یک روایت کلان تا اینجا سریال معاویه روایت جدید ندارد. بلکه ماله کشی بخشی از وهابیون دین سنت و قرائت اخوان المسلمین به رهبریت بنی تیمیه و محمد عبدالوهاب هست که با کمک هنر سینمایی ترکیه و بازمانده های سوریایی و لبنانی خوان نمایش دلخواهانه و از دید یک نظام دینی است. در این سریال حتی سینمای مصر هم که یک سینمای پیشرفته عرب هست نقش ندارد
در نهایت نمایش این سریال از شبکه MBC که شبکه عربستانی است و نماد این کشور و دیدگاه بین المللی آن است نشانی بسیار واضح از شکست در ادعاهاست. باید گفت سریالی خفیف برای خفت اسلام و مسلمین از دیدگاه سنت لانه کرده در قدرت هست و قابل دیدن و محسوب شدن هم نیست. واقعا صد میلیون دلار حیف شده است. در نهایت تدارکچی های این سریال اصلا تاریخ اسلام را نمی دانستند و باطن پیام و عملکرد اسلام و پیامبر را ندانستند و تحریف آشکار شده از تاریخ صدر اسلام و اینکه اسلام را خونریز نشان می دهد. آنان تاریخ صدر اسلام را روایت نکردند. بلکه تاریخ سخیف معاویه با دید امروزی ارائه شده است
سیدعبدالمجید الهامی
هشدار. عقلانی
در اثر سیاست های داخلی و خارجی نابخردانه حاکمیت حکومت اسلامی ولایت فقیه و متعاقب آن پدیدار شدن شکست های فراوان در طول شش ماه اخیر و دست بالا گرفتن نگاه تندروانه راست افراطی اسرائیل و آمریکا در منطقه و به عقب رانده شده نگاه مدارانه جو و همراه شدن مقام ارشد اجرای حکومت ایران با هسته سخت قدرت، باعث و بانی پدیداری یک فضای ناپایدار در سطح کشور شده است.
در این اوضاع و احوال قدرت، آمریکا تندرو از این وضعیت و ضعف قدرت ولایت در حال استفاده بهینه است تا بتواند امتیازات خاص خود را به منفعت خویش تبدیل کند. به همین مناسبت ترامپ و حکومت جدید آمریکا با نگاه تند و تحکم آمیز شدید به حکومت ایران فشار می آورد تا حکومت با احساس ضعف به خواسته های آنان گردن نهاند.
در همین راستا گفته می شود تماس تلفنی ترامپ با ایران انجام گرفته و الان هم عنوان شده که نامه تند و تهدید آمیزی برای رهبری ارسال گردیده. این سیاست تهدید آمیز ترامپ که به زعم خویش فکر می کند با سیاست رئالیسم تهاجمی و با چاشنی تهدید و زور می تواند طرحها و برنامه های خود را به کار اندازد. رفتار وی با اروپائیان و زلینسکی و فلسطینیان از این دست هشداری برای این سیاست هست.
رژیم ایران می تواند برای ممانعت از بروز تهدیدهای جدید ترامپ و ایحاد بحران و شبح جنگ که آمال و خواست طلایی اسرائیل و شخص نتانیاهوست. یک راه حل استراتژیک پیاده کند تا مرعوب تهدید های ترامپ نشود. عاقلانه ترین ابزار برای جلوگیری از این اتفاق آن است، با تکیه به قدرت مردم به ایجاد راه حل مناسب بپردازد. این موضوع با تشکیل دولت ملی و شریک کردن مردم و نمایندگان واقعی آنان و اتحاد متکی به مردم ایران از ورود به عصر بحران‌ها و چالش های براندازنه که موجودیت کشور را به خطر می اندازد پرهیز کند.
سیدعبدالمجید الهامی