گفتگویی با نسل نفی‌کننده‌ی «انقلاب» با نسل انقلاب – علی صدارت

پرسش‌ها در جلسه‌‌‌‌‌‌‌ی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران برای «آشتی‌کنان جوانان با نسل انقلاب ۱۳۵۷»: 

سوال اول- مطالبات انقلاب ۱۳۵۷ چه بود؟

پاسخ به سوال اول:

طرح بر پایه استقلال و آزادی و  شرکت خود مردم در رهبری جنبش:

الف. 

بیان پاریس:

۱- تمام مردم در رهبری شرکت می‌کنند (ولایت و رهبریت و حکومتِ جمهور مردم).

۲-  یگانگی و توحید اجتماعی.

۳-  اصل بر استقلال و آزادی است. با این تاکید که از هم جدایی‌ناپذیرند، و بر هم تقدم و تاخری ندارند.

۴-  خمینی و روحانیان نقشی در دولت نخواهند داشت. 

۵-  دولت حق دخالت در رسانه‌ها را ندارد.

۶-  آزادی عقیده و احزاب.

۷-  آزادی دینی و مذهبی.

۸-  استقلال: استقلال از سلطه داخلی و خارجی.

۹-  از بین بردن دستگاه‌های فشار و اختناق.

۱۰-  نظام اجتماعی بدون استثمار و سلطه (نه سلطه‌گر، و نه سلطه‌بر).

۱۱-  حقوق انسان ذاتی، و جهان شمول است.

۱۲-  زنان حقوق برابر با مردان دارند و زن می‌تواند رئیس جمهور بشود.

۱۳-  اقتصادی حقوق‌محور بر پایه توحید و یگانگی اجتماعی، و نه بر پایه تبعیض‌های طبقاتی، و بنابراین  در خدمت انسان.

۱۴-  دانشگاه و رابطه دانشگاهیان و روحانیان.

۱۵- استقلال دستگاه قضائی و امنیت قضائی شهروندان.

۱۶- صلح اجتماعی و زندگی همه با همه.

۱۷- تبعیض‌ها از میان برمی‌خیزند و با نفی سلطه‌سالاری اقوام ایرانی، با همدیگر یگانگی می‌جویند.

۱۸- ایران راه رشد را در پیش می‌گیرد.

۱۹- روش بحث آزاد است و این گونه بحث همگانی است. بنا بر نقد، و نقد متقابل است.

۲۰-  لغو اعدام. که آقای خمینی به بعد از بازگشت به ایران و وجود مقتضیات واگذاشت.

❊ ب: 

پیشنهاد بنی‌صدر برای سازماندهی که با بیان انقلاب خوانائی داشت:

۱- تشکیل شوراها در سطح روستاها و شهرها توسط خود مردم؛

۲- انتخاب شوراهای مرکزی در شهرستان‌ها توسط شوراهای متعددی که در سطح شهر و نیز روستاها تشکیل می‌شدند؛

۳- انتخاب شوراهای استانی توسط منتخبان شوراهای شهرها؛

۴- انتخاب شورای کشوری توسط نمایندگان منتخب شوراهای استان‌ها؛

۵- شورای کشوری، هم‌آهنگ با شوراهای استان‌ها و شهرستان‌ها، باید گذار بدون خشونت از سلطنت استبدادی به نظام جمهوری را تصدی می‌کرد. بنابراین،

۶- نقش مجلس نمایندگان را پیدا می‌‌کرد و متصدی حکومت موقت را بر می‌گزید؛

۷- حکومت متصدی گذار از دولت استبدادی به دولت حقوق‌مدار، با همکاری شورای کشوری، قانون اساسی جدید را تهیه می‌کند. هم او انتخابات مجلس مؤسسان را برگذار می‌کند.

۸- پس از تصویب قانون اساسی توسط مجلس مؤسسان و، با تشکیل مجلس شورای ملی، شورای کشوری و شوراهای استانی و شهرستانی و شهری و روستائی جای خود را به شوراهائی می‌سپرند که بنا بر قانون اساسی تشکیل می‌شوند.

سوال دوم- اسم جریان ۱۳۵۷ را انقلاب و یا شورش نمی‌گذارم، به آن می‌گویم: تغییر سیاست در منطقه توسط قدرتهای خارجی.

وزیر کشور آلمان در سال ۱۳۵۷ گفت «پهلوی متحد ما نیست»

سال ۱۳۸۸ جمعیت زیادی آمدند ولی هیچ اتفاقی نیفتاد

عباس میلانی نوشته: در انقلاب ۱۳۵۷ فقط ۱۱درصد مردم شرکت کردند

پاسخ به سوال دوم:

مطالبی که فرمودید، با واقعیت خوانایی ندارند. مطالب فراوانی را در این باره، در سایت و سایر رسانه‌های اینجانب می‌توانید بیابید. انقلاب در خلاء اتفاق نمی‌افتد… 

آیا واقعا فکر می‌کنید در سال ۱۳۸۸، «هیچ اتفاقی نیفتاد»؟ 

این شخص را مرجع خوبی نمی‌دانم! برخی از این درصدها و آرا و ارقام بعضی از اشخاصی را نباید وحی منزل تلقی کرد و باید راستی‌ازمایی نمود.

سوال سوم- «من دهه هشتادی هستم» شرایط زندگی در زمان پهلوی بهتر از الان بود و انقلاب شد، ولی چرا حالا هنوز نتوانسته‌ایم «انقلاب» کنیم؟ چرا حالا هنوز موفق نشده‌ایم؟ 

پاسخ به سوال سوم: 

اتفاقا برعکس، موفق شده‌ایم! انقلاب کرده‌ایم! منتها برای سقوط فیزیکی این رژیم لازم است که یک حداقل لازمی از ما مردم، منقلب شویم، انقلابی بشویم! شما و من و ما و هر کدام از همه ما لازم است در این منقلب شدن، و در این انقلابی‌تر شدن، لازم است ابعاد کمی و کیفی تلاش‌ها را بیشتر و آن‌ها را مستمرتر کنیم.

سوال چهارم- دین و سیاست جدا نیستند. 

پس از بنیاد سکولاریسم واقعی وجود نداره؟

عوامل زمینه‌ساز انقلاب ۱۴۰۱ و ۱۳۵۷ چه هستند؟ 

پاسخ به سوال چهارم:

در رابطه با مقوله‌های دولت، حکومت، سیاست، عقاید دینی و دنیوی… و جدایی بنیاد دین از دولت، سکولاریزلسیون، و لائیسیته مطالب فراوانی درا در رسانه‌های اینجانب می‌توانید بیابید.

https://alisedarat.com/?s=%D9%84%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D8%AA%D9%87