این روزها در حالی که بخاطر شرایط وخیم اقتصادی هزاران ایرانی شب ها با شکم گرسنه سر به بالین میگذارند، عده زیادی از ما با اضطراب اخبار جنگ غزه و اسرائیل را دنبال میکنیم.
چراکه رجز خوانی و تهدیدات پوچ حکومت اسلامی در طی این چهل و چهار سال با شعار نابودی اسرائیل، همیشه زنگ خطری برای ایران دوستان و وطن پرستان بوده است.
در پی حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه و کشتن چند تن از سرداران حکومت فاسد اسلامی، همه شواهد نشان میدهند که ایران پاسخی هرچند توخالی به اسرائیل میدهد. این در حالیست که بزرگترین اشتباه حکومت اخوندها در این شرایط حساس هرگونه پاسخ به اسرائیل خواهد بود.
اگر ایران در این شرایط حساس به اسرائیل هر گونه حملهایی بکند حتی به یک بیابان، بدون تردید بعداز آن با برخورد شدید اسرائیل و نهایتا امریکا و غرب روبرو خواهد شد.
نکته حائز اهمیت اینجاست که بیشتر از چند سال است که با خروج امریکا، قرارداد اتمی ایران با غرب (برجام) منحل شده است و در حالیکه دنیا درگیر مسایل مختلف میباشد، رژیم اسلامی روز به روز به ساختن و دستیابی به بمب اتمی نزدیک میشود. ولی اسرائیل و امریکا تمام این مدت گفتند که اجازه اتمی شدن به ایران را نمیدهند.
نکته مهم اینجاست که در ماه های اخیر کسی از موضوع اتمی ایران حرفی نمیزند و اکثر تحلیلگران فقط به موضوع جنگ غزه می پردازند، در حالیکه مهمترین تهدید اسرائیل نزدیک شدن ایران به توانایی ساخت بمب اتم بوده و میباشد.
از طرفی پس از برخورد وحشیانه حکومت با اعتراضات سراسری و حمله و قتل عام کودکان و زنان و مردان در انقلاب #زن_زندگي_آزادی، جهانیان متوجه ماهیت کثیف این حکومت وحشی شدند.
سرکوب شدید تظاهرات سال گذشته و اعدام جوانان بیگناه، به جهانیان نشان داد که این حکومت حتی به مردم خودش هم هیچ رحمی نمیکند، لذا همه این برخورد های وحشیانه با مردم معترض، برای اسرائیل و غرب یک زنگ خطر و هشدار جدی بودند که شاید این تهدیدات علیه وجود اسرائیل هم توخالی نباشند.
وقتی این دو موضوع اتمی ایران و کشتار مردم در انقلاب ژینا را در کنار حمایت حکومت از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل قرار دهیم، مخصوصا گزارش اخیر سازمان انرژی اتمی و موضوع نزدیک شدن ایران به دستیابی به بمب اتمی، طبیعیست که برای اسرائیل بهترین موقعیت هست تا لاقل با بمباران مراکز اتمی ایران در این شرایط فراهم شده، این موضوع اتمی ایران را برای مدتی به تاخیر بیندازد.
لذا اکنون این حکومت ایران است که باید انتخاب کند یا به اسرائیل پاسخ دهد و با عواقب آن که بدون تردید به فروپاشی می انجامد، تن در دهد، یا سکوت کند و با سرافکندگی جلوی مردم و جهانیان شکست را بپذیرد.
قطعا منافع ملی ایران ایجاد میکند که حکومت ایران با تدبیر خیلی کمی که دارد جلوی این جنگ و ویرانگری را بگیرد و از حمله غرب به ایران جلوگیری کند. ولی متاسفانه شواهد همگی نشان میدهند که رهبران متوهم ایران گزینه جنگ را انتخاب میکنند که جز ویرانی بیشتر ایران چندان سودی ندارد.
البته طبیعیست که پس از حمله غرب به ایران، حکومت فرو می پاشد ولی بهترین گزینه برای منافع ملی این است که مردم ایران در آینده نزدیک این حکومت را سرنگون کنند اما افسوس که اخوند ها و سرداران آنها با غفلت خود و حمله به اسرائیل باقی مانده منابع کشور را هم با خود به گور خواهند برد.
بهترین حالت ممکن در شرایط کنونی این است که مردم ایران با حضور میلیونی خود در خیابان و با اعتراضات و اعتصابات سراسری، ضمن مبارزه با حکومت به دنیا نشان دهند که ما خود توانایی سرنگونی حکومت فاسد اسلامی را داریم. برای دستیابی به این هدف هم تنها باید امیدوار باشیم که حکومت با عدم پاسخ و با سرافکنگی شکست مقابل اسرائیل را قبول کند، تنها با این روش میتوان از ویرانی ایران جلوگیری کرد.
نوید محمدزاده
۲۵ فروردین ۱۴۰۳