این پیام را از مکانی مینویسم که در طول سالها مبارزه، هزاران زن آرمانخواه، باور داشته و دارند که ” بعضی چیزها ارزش رنج کشیدن دارند.” ( یان یاتوچکا).
شعار فمنیست ها که ” امر شخصی، سیاسی است.” در امروز ایران تبلور یافته و به بار نشسته است. رنج و شرایط زیست ما در خانه، اتاق خواب، محل کار، محل تحصیل و حضور در خیابان ، در دایره کم شعاع و با مرکزیت یک فرد ، باز نماند و محرک ما برای فرا رفتن از خود و برای خود شد. در تداوم چنین نگرش و فرایندی است که جنبش “زن، زندگی، آزادی” جهان را تحت الشعاع قرار داده است.
ما با اصرار بر “زیست واقعی انسان” در مقام و شان یک زن و یک مادر، گرچه دهه ها در مقابل سلطه طلبی و اقتدارگرایی حکومتی زن ستیز و جامعه ای مرد سالار رنج ها کشیدیم و مبارزه کردیم، اما امروز قدرت سیاسی عظیمی را رقم زده ایم که ساختارهای قدرت استبدادی را سست و بی رمق کرده و شکل پیشرو و رادیکال و تعیین کننده ای را در سیاست های ستیز و جنبش های اعتراضی و اجتماعی خلق کرده است.
شکل گیری و تداوم مبارزه بسیاری از ما زنان علیه حکومت، نه بر اساس تضاد و دشمنی گروه های مخالف هم ، بلکه به واقع بر اساس نگرش زیستی ماست. نگرشی که مبتنی بر پرهیز و مبارزه با خشونت و تبعیض و سلطه طلبی و در راستای تحقق حقوق انسانی است. حقوقی که اگر تحقق نیابد ما سرانجام با جهانی عاری از صلح، انسانیت و عشق مواجه خواهیم شد.
مرگ مهسا بیان واقعیت و تصویر روشنی از چرایی ستیز ما با حکومت دینی استبدادی است. مرگ مهسا و عملکرد حکومت پس از جنبش انقلابی ” زن، زندگی ، آزادی” نشان داد که بین حکومت و زنان در ایران شکافی عمیق و گسترده وجود دارد که هیچ نیروی سیاسی و جنبش اجتماعی نمیتواند بر آن پلی بزند و بنیادی ترین رویارویی حکومت و زنان در مداری بالاتر از مدار سیاست است.
توان و قابلیت سیاسی جنبش انقلابی” زن ، زندگی ، آزادی” ایجاد تغییر و تحولاتی عمیق و اساسی، یا به عبارتی انقلابی” زندگی بنیاد” است که هایدگر از آن سخن می گوید. این انقلاب انقلابی زنانه است که پس زمینه، بستر و حتی منشا شکل گیری و هویت یابی و عمومی شدن آن، ” زندگی انسان ” به معنای واقعی است.
بدیهی است که اعلام گذار مردم ایران از نظام جمهوری اسلامی بر همین اساس صورت می گیرد. من سرسختانه بر این باورم که اراده و باور مردم برای پایان بخشیدن به حیات جمهوری اسلامی، پایان بخشیدن به نظم و سیستم و نگرشی است که زندگی انسان و حیات واقعی زنده و پویای جامعه را به اضمحلال و فروپاشی رسانده است. بر همین اساس ما خواهان ایجاد نظم و سیستمی برای تحقق آزادی، برابری و دموکراسی هستیم.
جنبش انقلابی ” زن ، زندگی ، آزادی” تصویر واضح و پاسخ روشنی است : به ۱- ضرورت ۲- چگونگی ۳- هدف از گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی است.
نقش زنان در این گذار بس تعیین کننده است. ضروری است هر زنی و هر مادری در هر مکانی از ایران، برای گذار مسالمت آمیز از نظام استبدادی دینی زن ستیز به نظامی پایبند به تحقق ” زندگی انسانی” و برخوردار از حقوق بشر گامی پیش نهد.
به عنوان یک فعال حقوق بشر و حقوق زنان، با تبریک روز جهانی زن به تمام آزادیخواهان و برابری طلبان جهان، زنان و مردان سرزمینم ، زنان زندانی و مادران دادخواه و زنان مبارز، از زنان سرافراز سرزمینم می خواهم روز ۸ مارس، خیابانها را با تمام نمادها و نشانه های زنانه و مادرانه تان، با شکوه و سر زندگی تسخیر کنید.
از دختران و پسران کشورم می خواهم با شور و سرخوشی و عشق و ایمان به پیروزی و با احترام به تفکر و عقیده یکدیگر، با هدف ایجاد همدلی و همبستگی در تمام محلات ” دختران محلات” را تشکیل و از یکدیگر حمایت کنید با برابر خواهان حقوقی و مدنی همکاری کنید.در هر نهادی با ایجاد جمع از حقوق برابر زنان در ان نهاد حمایت کنید.