در مقاله سودای فتح «قله»، خشم خدایان و رنج مضاعف سیزیف!* جنبش تحریم و تاکتیک دوسر باخت برای رژیم!، آمده بود که جنبش مردم نیز در برابرمهندسی رژیم و پلن آ و بی او پلن آ وبی خود را (حداکثری وحداقلی) را دارد و دو حالت و در تناظر با آن دوهدف متصوراست: هدف نخست بسط و گسترش دامنه دو قطبی شدن جامعه و صفوف تحریم و «نه» به کل حاکمیت و همه جناحها و موازنه نیرو از این طریق و لاجرم بحران خالص سازی و خودخوارگی تا سرمنزل درهم شکسته شدن تنه درخت نهیف و پوسیده در برابرطوفان بحرانهای فزاینده و سترگ پیشارو، و هدف دیگر تغییرتوازن نیرو از طریق تشدیدتضادهای درونی حاکمیت با حفظ یک قطب سراسری قاطع و کیفی و کوبنده تحریم گرچه باپیوستن بخشی از نیروهای مردد و معترض بهمشارکت در «انتخابات» (که عمدتا حامل «نه» اعتراضی به جناح اصلی و مسلط بودهاند، گرچه غالبا به اصلاح طلبان هم امیدچندانی ندارند). اینک خروجی این «انتخابات» حکایت از همین روند دارد. به عبارت دیگر با رخنه و کارگذاشتن «نه» اعتراضی در درون صفوف و ساختارقدرت که رژیم طی این سالها تلاش کرده بود با خالصسازی برون افکنی کند. علت اصلی امکان پذیرشدن این شکاف و تاکتیک دوسربرد بسودجنبش و دو سرباخت برای رژیم «فضای بین خیزشی» حاکم بر فضای جامعه از یکسو و فرود آوار بحرانهای فزاینده و ساختاری از سوی دیگر است. باتوجه به اجتناب ناپذیربودن این نوع نوسانات و رفت و برگشتهای مقطعی در مسیربالندگی جنبش، اما روندعمومی همانا تشدید بحران بازتولید سیستم و تشدید شکافها و وزن کم کردن آن است. ماه عسل وصلت باصطلاح دو جناح کوتاه مدت بوده و نشانههایی وجود دارد که ماشین هیولائی دولت واقعی و موازی از همین حالا برای دیکته کردن منویات و نیز فلج کردن حریف دست بکارشده است.
باین ترتیب صورت بندی تضادها بهشکل آرایش یک قطب اکثریت قاطع جامعه که تحریم هم یکی از تاکتیکهای آن بوده است از یکسو و تشدید شکافهای درونی حاکمیت از دیگر سواست. وقوع وضعیتی که به معنی ناتوانی حاکمیت در حکمرانی به شیوه قبلی است، فرصتها و تهدیدهای خود را دارد.
نفس تازه کردن جنبشهای زیر فشار سرکوب گسترده و سنگین و حتی برهنه قرارگرفته دوره رئیسی، در فضای جدید و در سنگرهای گوناگون از کار و دانشگاه و مدارس و زنان و خیابان و مناطق تحت ستم مضاعف در کنار آشکارشدن سریع ناکامی وعدههای دولت جدید و آگاهی وخشم ناشی از آن در بخشهای مردد جامعه، خروجی نهائی اش می تواند موجب بسط و استحکام بیشتر صفوف جنبش گذار از حاکمان و ریزش و پراکنده و آشفته تر شدن بیشتر صفوف دشمنان مردم گردد.
از همین رو در وضعیت جدید مقدمتا باید اولا ترفند و تبلیغات و زدن انگ شکست کاذب به جنبش شهرواندن و تحریم گسترده سیستم را خنثی کرد، چرا که هدف اصلی حاکمیت درهم شکستن عزم و صفوف تحریم کنندگان و القاء پیروزی کاذب خود و نظام است درحالی که در واقعیت امرچنین نیست. بلکه همه این مانورها و بکارگیری نرمش تاکتیکی نوعی عقب نشینی از راهبردهای اصلی حاکمیت و در عدول از خالص سازی و ناتوانی در تشکیل دولت تراز نوین دربالاترین نقطه هرم قدرت بدلیل فشارسنگین جامعه و جنبش تحریم بوده و انباشتگی بحرانها بوده است که این حرکت راهبردی در دوره انتقال به دوره پساخامنهای را به دچار وقفه و عقبنشینی ساخته است و در حقیقت باردیگر لقمه »دولت اسلامی معیار» در گلوی خامنهای و نظام گیرکرده است. به صحنه کشاندن جلیلی و آفتابی شدن دولت موازی وپنهان، گرانیگاه دولت و طبقه سیاسی دوره اتتقالی به پسا خامنه ای بوده است و ثانیا اکنون رژیم و قاطبه اصلاح طلبان و حاکمیت در برابرمطالبه نقد کردن چکهای کشیده در خلال رقابتهای انتخاباتی و انبوهوعدههای دادهشده قرارگرفته اند. وعدههایی که برای افزایش نهایتا ده درصدی به رای دهندگان ناگزیرشده اند زیرشبح سنگین خیزش زن زندگی ازادی و جنبش های مطالباتی واعتراضی و البته برای مصادره و مسخ آنها، چون توقف گشت ها و ارتقاء دستمزدها در تناسب با تورم و بقیه وعدههای اقتصادی و تنش زدائی و … و با میثاقهایی مانند میثاقی که پزشکیان در مورد اقوام و ملیتها داده قرارگیرند. بر چنین بستری است که می توان آزمون فعلی را به تحکیم و گسترش صفوف همبستگی نیرومندتر جامعه یعنی همان پدیدهای تبدیل کرد که بنام وجود«جامعه دوم« در برابر جامعه باصطلاح رسمی وصوری حاکمیت وجود خود را به همهگان نشان داد و تثبیت کرد واجازه نداد حاکمیت که ناگزیرشده است باربحران را بهدوش اصلاح طلبان حریص قدرت با بازگشتی کمیک و بدون عقیه و یال و کوپال گذشته بیافکند، خود در ایستگاههای واسط سوخت گیری و نفس تازه کند. تقی روزبه ۲۰۲۴۰۷.۰۶
*- https://taghi-roozbeh.blogspot.com/2024/06/blog-post_26.html#more