جنگ اسرائيل با حماس که با حمله غافلگیرانه حماس روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع شد بیش از ۹ ماه است ادامه دارد. بیش از ۴۰ هزار اسرائيلی و فلسطینی کشته، صدها هزار زخمی و بی خانمان شده، خسارات مالی بینهایت، و هنوز بیش از ۱۰۰ گروگان در دست حماس اسیر هستند، که هرچند صباحی اسرائيل اعلام میدارد بعضی از گروگان ها که در اسارت حماس هستند را زنده و یا مرده از دست حماس نجات داده است. طرح حلّ اختلاف کنونی بین اسرائيل و حماس بویژه آتش بس طولانی از هنگام شروع جنگ در غزه با میانجی گری مصر، آمریکا، و قطر بطور متناوب در دستور کار بوده و همچنان ادامه دارد.
بمنظور ایجاد صلح و امنیت در خاورمیانه، سیاستمداران کشورهای جهان و سازمان ملل متحد بهترین راه حلّ مشکل اسرائيل و فلسطین و بالطبع امنیت در خاورمیانه را تشکیل «دودولت- دوملت» میدانند. در این راستا در چند روز گذشته با وساطت چین گروهای فلسطینی از جمله سازمان فتح و حماس تفاهمنامه ای را برای اتحاد فلسطینیان در پکن امضا کرده اند. علارغم این تفاهمنامه روز شنبه ۲۷ ژوئيه ۲۰۲۴، حزب الله به ورزشگاهی در دهکده مجدل شمس در بلندی های گولان حمله راکتی کرد که موجب کشته شدن ۱۲ کودک و تعدادی مجروح شد. این اقدام تحریک آمیز از طرف تمام کشورهای جهان دمکراتیک محکوم گردید. باید اذعان داشت این گونه عملیات کمکی به پروسه مذاکرات آتش بس و پایان جنگ اسرائيل و غزه و احتمال برقراری «دو دولت-دو ملت» نخواهد کرد.
مذاکرات برای برقرای آتش بس بین اسرائيل و حماس، آزادی گروگان ها و باز شدن مسیر کمک های بشردوستانه معیشتی، بهداشتی به غزه ادامه دارد. بدون تردید هنگامی خواهد رسید که آتش بس برقرار شود و جنگ اسرائيل و حماس در غزه به پایان برسد. ولی آیا رسیدن به توافق و صلح دائمی بین اسرائيل و فلسطین امکان پذیر است؟ تاریخ صد ساله گذشته مناقشات اسرائيل و فلسطین چنین چشم اندازی را نشان نمی دهد و احتمالاً در آینده نزدیک نیز امکان چنین توافقی بعید بنظر میرسد. مناقشات بین اسرائيل و فلسطین دروه های مختلفی را پشت سر گذاشته است، سکوت و آرامش در دهه ها وجود داشته ولی بدلایل مختلف از سر گرفته شده، از جمله ادامه شهرک سازی های اسرائیل، عملیات تروریستی افراط گرایان، نا ارامی و شورش در کمپ های آوارگان و کشت و کشتار.
پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول سرزمین فلسطین (مناطق اعراب فلسطینی مسلمان و یهودی ها )جزء مستعمرات انگلستان قرار گرفت و هر دو فرقه تحت حکومت نظامیان بریتانیا زندگی میکردند. امّا مناقشات بین مردم یهودی و مسلمان فلسطین ادامه داشت، حکومت استعماری انگلستان نتوانست بین یهودی ها و مسلمانان فلسطینی صلح بر قرار کند و دو دولت جدا از هم ایجاد کند. درگیری اسرائيل با فلسطین از آن هنگام تا کنون ادامه داشته است.
در سال ۱۹۲۹، اعراب فلسطینی قتل عام وحشتناکی را علیه یهودیان فلسطینی در الخلیل انجام دادند. در سال ۱۹۳۶، «شورش اعراب» شامل حملات تروریستی برعلیه قیمومیت بریتانیا، و یهودیان رخ داد. در طول جنگ جهانی دوم مهمترین رهبر عرب فلسطینی، حاج امین الحسینی، مفتی بیت المقدس در برلن آلمان بسر می برد، با هیتلر ملاقات کرد و کشتار یهودیان که به نام هلوکاست معروف شد را مورد تأیید قرار داد.
بعد از خروج بریتانیا از سرزمینهای فلسطین، در نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد توصیه کرد که فلسطین غربی به دو کشورفلسطینی و یهودی تقسیم شود. رهبران یهودی بلافاصله این توصیه را پذیرفتند، ولی رهبران عرب فلسطین این توصیه را بشدت رد کردند.
با این وصف آیا حلّ مشکل اسرائیل و فلسطین از طریق سازمان ملل و برسمیت شناختن فلسطین میتواند دو کشور دشمن و همسایه ایده اولوژیک مسلمان و یهود را حلّ کند؟ بسیار بعید بنظر میرسد. اسرائیل و فلسطین پیش از استقلال اسرائیل، سال ۱۹۴۸، بطور مستمر مناقشه، جنگ و دربسیاری مواقع اعمال تروریستی برعلیه هم انجام داده اند.اولین جنگ بین اسرائيل و فلسطین در سال۱۹۴۷ شروع شد و دوسال بطول انجامید، که با شکست فلسطین خاتمه یافت. این جنگ در دوران قیمومت بریتانیا رخ داد. از آن پس نیز مناقشات بطور متناوب ادامه داشته است، و بطور تقریب هر ده سال یکبار با جنگ تمام عیار رو برو بوده اند. و در مواردی مناقشات کوتاه مدت که با میانجیگری کشورهای همسایه و بویژه آمریکا آتش بس برقرار شده است. امّا هرگز تا کنون صلحی پایدار بین اسرائیل و فلسطین برقرار نشده است.
پس از خروج بریتانیا از سرزمین های فلسطین، یهودیان در سال ۱۹۴۸ ایجاد یک کشور مستقل را اعلام کردند، که منجر به افزایش شورش های بسیاری گردید. بسیاری از فلسطینیان خانه و کاشانه خود را رها کردند و سیل مهاجرت ها شروع شد. اسرائیل نیز به خرید املاک و خانه های فلسطینی ها و یا بیرون راندن آنان با زور ادامه داد.
بسیاری از فلسطینی ها که در دوران شورش و کشمکش های داخلی جلای وطن کرده بودند، تصمیم به برگشت به خانه های خود گرفتند، ولی اسرائیل هرگز چنین اجازه ای را نداده و تمام فلسطینی ها که از ترس شورش که بصورت جنگ داخلی ادامه داشت، در سرزمین باختری رود اردن که جزء خارک کشور اردن بود، نوار غزه و لبنان در کمپ های مختلف اسکان داده شدند و تحت حمایت آژانس خدمات و کار سازمان ملل (آنروا) قرار گرفتند.
در این هنگام شعار یهودیان ارتدکس متعصب این بود که «سرزمینی با عنوان فلسطین وجود ندارد.» کشورهای همسایه پیرامون اسرائيل تنها نظاره گر بودند و اکثرآً اجازه مهاجرت به فلسطینی های آواره را ندادند. در این رابطه اسرائيل هم به هیچیک از قطعنامه های سازمان ملل برای برگرداندن مردم آواره فلسطین به خانه های خود توجهی نداشته و آن ها را نادیده گرفت. بسیاری از فلسطینی ها این دوران را دوران نکبت (مصیبت) نام نهاده اند. در این دوران سیل مهاجران یهودی از کشورهای مختلف به اسرائیل سرازیر شد. تعداد بسیاری از روسیه و کشورهای تحت سلطه جماهیز شوروی، اروپا و آمریکا به اسرائيل مهاجرت کردند و بسیاری نسبت به اعراب فلسطینی با اعمال خشونت و دشمنی با آنان تاکنون دادمه دادند.
در سالهای بین ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۸ اسرائیل به گسترش سرزمین های اشغالی ادامه داد. در داخل اسرائيل، کسی از لغت فلسطین برای فلسطینیانی که در اسرائيل باقی مانده بودند استفاده نمی کرد. آنان را عرب اسرائيلی می نامیدند. در این دهه جمال عبدالناصر در مصر به قدرت رسید و موفقیت وی در ملی کردن کانال سوئز به شهرت وی افزود تا جایی که بطور تلویحی رهبریت کشورهای عرب را بدست گرفت. در سال ۱۹۶۴، در نشستی در قاهره، اتحادیه عرب سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) را ایجاد کرد.
سه سال بعد، سال ۱۹۶۷همسایگان عرب اسرائیل، بار دیگر برهبری مصر (جمال عبدالناصر) تلاش کردند اسرائيل را نابود کنند و بروایتی یهودیان را به دریا بریزند! که باز هم شکست خوردند. پس از جنگ شش روزه ۱۹۶۷، اتحادیه عرب منشوری صادر کرد که به «سه نه» معروف شد: «نه صلح با اسرائیل، نه مذاکره با اسرائیل، نه به رسمیت شناختن اسرائیل». این طرز تفکر اعراب تا کنون ادامه دارد. در جنگ ۱۹۶۷ اطلاعات اسرائيل از طرح و برنامه حملات نظامی اعراب مطلع بود و قبل از حمله آنان، به مصر، سوریه و اردن حمله غافلگیرانه انجام داد. در این نبرد اسرائیل سرزمینهای اعراب از جمله صحرای سینا، باختر رود اردن و بلندی های جولان را تسخیر کرد و با این پیروزی وسعت سرزمین اسرائيل به سه برابر افزایش یافت. پس از این جنگ، حملات اعراب به اسرائيل در سال ۱۹۷۳ رخ داد که به جنگ یوم کیپور معروف شد، در این نبرد نیز اسرائيل برنده پیکار بود. جزئيات مناقشات صد ساله یهودیان با اعراب فلسطینی را میتوان در کتابی که توسط آیان بلک منتشر گردیده مطالعه کرد. عنوان کتاب «همسایگان دشمن» است (۱).
پیرامون جنگ غزه، مهم ترین درگیری اسرائیل با حاکمان رژیم اسلامی در ایران است که حماس، جهاد اسلامی و حزب الله را تأمین مالی، تسلیح و آموزش می دهد تا به اسرائیل حمله کنند. حمله ۷ اکتبر حماس از نوار غزه به اسرائيل در همین راستا تحلیل و ارزیابی می شود. شورشیان حوثی در یمن و شبه نظامیان شیعه در سوریه و عراق نیز با عنوان نیروی مقاومت جزئی از نیابتی های رژیم اسلامی ایران محسوب می شوند که با تناوب به منافع اسرائيل و آمریکا در منطقه حملات ایزایی-نظامی انجام داده اند.
آیا می توان «رد» صریح تری برای راه حل «دودولت-دولت دوملت» بین اسرائيل و فلسطین داشت؟ آیا غیرقابل انکار نیست که آنچه حاکمان ایران و نیروهای نیابتی به جز نابودی اسرائیل که «راه حل نهایی» می دانند وجود دارد؟ متأسفانه تحلیلگران فرایند صلح، حقایق ناخوشایند بین اسرائيل و فلسطینان را نادیده گرفته اند. لازم به توضیح است که قرارداد های اسلو در دهه ۱۹۹۰، توافق نامههایی بین اسرائیل و ساف و تشکیلات خودگردان فلسطین برای اداره کرانه باختری و غزه بوجود آورد. ولی تشکیلات فلسطینی و ساف این توافق نامه ها را هم رعایت نکردند.
از سوئی سازمان حماس در سال ۲۰۰۷، یک سال پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان و صلح و خروج اسرائیل از غزه، با شورش و خشونت، تشکیلات خودگردان فلسطین را از غزه بیرون راند، و حکومت مستقل حماس در نوار غزه برقرار کرد. پس از این شورش از طریق تونلهایی زیر مرز مصر با غزه، در طول سالها، مقدار عظیمی سلاح و مهمات به غزه سرازیر شد. در حقیقت هرگونه امکان خودگردانی را از مردم فلسطین سلب کرده اند؛ هدف اصلی حماس نابودی اسرائيل بوده و همچنان ادامه دارد. تحلیل می شود در پس این درگیریها، حمایت رژیم اسلامی در تهران قرار دارد. و به طور خلاصه اعتقاد به راه حل دو دولت و دو ملت احتمالا در کوتاه مدت گزینه ای واقع بینانه نمیتواند باشد.
افزون براین رژیم آیت الله ها در ایران به شعار «نه صلح با اسرائیل، نه مذاکره با اسرائیل، نه به رسمیت شناختن اسرائیل» اعراب را، ادامه داده و از طریق نیابتی ها و یا بطور مستقیم به پیکار برای نابودی اسرائیل اقدام کرده و مدت ۴۵ سال است که شعار بیرون راندن آمریکا از منطقه و نابودی اسرائیل را می دهد. از هنگام شروع جنگ غزه، رژیم اسلامی مشوق حماس، حزب الله لبنان، نیابتی های خود «نیروی مقاومت» در عراق و سوریه و حوثی های یمن بوده است. حوثی ها با استفاده از جنگ افزارهای ساخت ایران، پهپاد و موشک به کشتی های تجاری در دریای سرخ حملاتی انجام داده و ادامه دارد که، اقتصاد جهان آزاد را با مخاطره روبرو کرده است. در ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۴، حوثی ها دو موشک کروز ساخت ایران را به بندر ایلات در جنوب اسرائیل پرتاب کردند که توسط پدافند هوایی اسرائيل رهگیری و خارج از آسمان اسرائيل منهدم شدند. در روز ۱۹ ژوئیه، حوثیهای با پهپادی شهر تل اویو را مورد حمله قرار دادند که باعث کشته شدن یک اسرائیلی و مجروح شدن تعدادی بود. اسرائیل در حمله هوایی تلافی جویانه، بندر حدیده را روز ۲۰ ژوئیه بمباران کرد که باعث خسارات فراوانی گردید. همانگونه که در بالا اشاره شد حزب الله لبنان روز شنبه گذشته به ورزشکاهی در دهکده مجدل شمس در بلندی های گولان حمله راکتی کرد و ۱۲ کودک را کشت و بسیاری را مجروح کرد.
با توجه به مراتب بالا ، روند پیکار بین اسرائيل و اعراب فلسطینی تاریخ طولانی دارد و چشم انداز صلح بین اسرائيل و فلسطین در وضعیت کنونی بسا بعید بنظر میرسد. میتوان پیش بینی کرد تا هنگامی که رژیم اسلامی در ایران ماهیت غرض ورزی با اسرائيل را تغییر نداده، و پشتیبانی از نیروهای «محور مقاومت» در عراق، سوریه، لبنان، غزه، یمن قطع نگردیده راه حلّ سیاسی «دودولت و دوملت» امکان پذیر نخواهد بود و پیکار بین اسرائیل و فلسطین ادامه خواهد یافت.
ناخدا محمد فارسی
۲۹ ژوئيه ۲۰۲۴
1 – Enemies and Neighbours, Arab and Jews in Palestine and Israel, 1917-2017, published by Penguin Books, ISBN: 978-0-141-97914-4.