ما ایرانیان بایستی که خوشبخت‌ترین مردم جهان می‌بودیم، زیرا که خداوند خردمندترین، دانشمندترین، مهربان‌ترین و انسان‌دوست‌ترین آدمی را برای آموزش و راهنمایی ما و همه جهانیان آفرید.
زرتشت ما
یک نابغه برای کل تاریخ بشریت بود. پيام او پندار نيک، گفتار نيک و کردار نيک بود و پرهیز از دروغ و ريا و خدعه و خرافات. فلسفه زرتشت بر پاکی و راستی و درستی در زندگی است. اپلاتون و ارستو و فیثاغورث و بسیاری بزرگان دیگر تاریخ اندیشه و فلسفه باخترزمین، خود را پیرو اندیشه زرتشت می‌شمردند. اندیشه‌های زرتشت پایه گذار فلسفه زندگی در ایران و سراسر جهان بوده است. زرتشت هیچگاه خود را پیامبر یا فرستاده خدا، یا فراتر از هر انسان دیگر معرفی نکرد، زیرا از دروغ و فریب پرهیز می‌کرد و پرهیز می‌داد. همه فیلسوفان او را “آموزگار جهانی” خوانده‌اند.
زرتشت بنیانگذار نخستين انقلاب انسانگرايی و آزاديخواهی در تاريخ جهان بود. تمامی نوشتار تاريخی نشان ميدهد که چه اندازه اين انقلاب جهان را به پيش کشاند و چه اندازه بر فرهنگ جهانی تاثير گذاشت. هيچ برگی از نسک‌های تاريخ نمي‌تواند گواه دهد که يک تن به زور شمشیر به انديشه زرتشت باورمند شده باشد. اگر جز اين بود زمانی که ايرانيان یک امپراتوری جهانی ساخته بودند، يونان و هند و مصر و همه خاورميانه و نيمی از آفريقا خودخواسته زرتشت‌گرا نمی‌شده بودند.
دگرگونی که زرتشت در فرهنگ ايرانی به وجود آورد، اینکه زنان را در همه زمينه‌ها هم‌تراز مردان کرد و زنان ایران از چنان آزادی برخوردار شدند که مانند آن را در هيچ کجای کره زمین نتوان يافتن. يونانيان با زنان خود چون برده رفتار مي‌کردند و ارستو مي‌گفت که زن نمي‌تواند روح داشته باشد.
فیلسوفان و نویسندگان غربی همگی هم‌باور هستند که نخسستین امپراتوری جهان که شامل چهل و شش کشور و چهل درصد جمعیت جهان می‌شد بر پایه جهان‌بینی زرتشت استوار بود، که دگرگونی شگرفی را در تمدن بشری ایجاد کرد. همه اندیشمندان یونان کهن تا فیلسوفان و اندیشمندان امروزی جهان هم‌باور هستند که ایرانیان کهن آزادمنش‌ترین اندیشه‌ها را در میان یکسد و چهل میلیون شهروندان سرزمین خود گسترش دادند؛ زیرا زرتشت به آنان آموخته بود که راستی و درستی و نیکی باید زیربنای زندگی بشری باشد. از همین روی بود که نخستین منشور جهانی حقوق بشر در تاریخ را ایرانیان نوشتند که همه مردم آزادند در جغرافیای دلخواه خود زندگی کنند، آدمیان آزادند هر خدا یا دین یا باوری را که دلخواهشان باشد پیروی نمایند. همه باید در آرامش و صلح زندگی کنند و اینکه این فرمان ویژه هیچ کشور و ملتی نیست. کورش، بزرگ شده این اندیشه‌ها و خود پایه‌گذار فرهنگ حقوق بشری جهان شد. هدف فلسفه زرتشت خوشبخت سازی همه آدمیان و جانداران و گیاهانی است که روی کره زمین زندگی می‌کنند. زرتشت هرگز ادعای پیامبری نکرد، ادعای امامت نکرد و کسی را که به او باور نداشت، چون دین‌های آسمانی، آزار نداد و نکُشت. مبارزه او تنها ستیز با خرافات و مردم فریبی بود و ترویج راستی و درستی.
باستان‌شناسان مشهور جهان نوشته‌اند که قانونهای ماد و پارس در سراسر جهان باستان به دادگستری بی‌خشونت و به فسادناپذیری شهرت داشته است. این ایرانیان بودند که اصول قانونمداری و قانون ضرورت وجود “مدرک و گواه” و پیروی از “رویه” را در محاکمه متهمان، به جهان عرضه کردند. تندیس زرتشت از سال 1328، جلوی ساختمان دادگاه‌های استیناف نیویورک در میدان مدیسون، به عنوان نماد “قانون” که ایرانیان پایه گذار آن بوده‌اند، به نمایش گذاشته شده است.
ما ایرانیان برای بازیابی هویت راستین خود، با هر دین و آیینی که داریم، بایستی این مرد بزرگ و بی‌همتای تاریخ بشریت را پدر فرهنگی و اخلاقی ایرانزمین، بویژه در گستره فرهنگی ایران بزرگ، بدانیم. نسل جوان ما بایستی به درونمایه راستین خود، پندار نیک – گفتار نیک – کردار نیک، باورمند شوند و از دروغ و تزویر و نادرستی و خشونتی که حاکمیت‌های نامردمی در میهنمان بر ما تحمیل می‌کنند بپرهیزند؛ و امروز، ششم فرودین را، همان‌گونه که دو سال پیش در چنین روزی اعلام کردیم، به نام پدر راستین فرهنگی ایرانیان «روز پدر» بنامیم و بزرگ بداریم.
کورش زعیم، هموند جبهه ملی ایران
تهران- ششم فروردین 1402خ، 26 مارس 2023م