“روز زن ایرانی”
یک هدیه زیبای دیگر فرهنگ ایرانی به جهان، سپندارمذگان جشن بزرگداشت زن است. روزی که ایرانیان از هزاران سال پیش زنان و مادران خود را گرامی میداشته اند و آنان را سروران خانواده میشمردند، نه جزو اموال و بردگان مردان در فرهنگ هایی دیگر. اوستا زن را ریته سیه بانو میخواند، مهر و روشنایی زندگی. روز ستایش زن و آنچه او هست و به جامعه میدهد. اگر مردان بزرگی بوده اند، بخاطر زنان بزرگی بوده که آنان را زاده و پرورانده اند. نه تنها زنان ایرانی مردان بزرگی را به جامعه بشری تقدیم کرده اند، بلکه خود نیز در تاریخ ایران درخشیده اند.
فهرست زنان نامدار ما از آغاز تاريخ آنچنان گسترده و افتخارآمیز است که نام بردن از آنان محدود و معدود جلوه دادن آنان خواهد بود. ما دغدويه رازي مادر زرتشت و شیرزن و مبارز بزرگ عليه سوء استفاده از دين را داشتيم، و چيستا دختر زرتشت را داشتيم كه در دانش و خرد زمان همتا نداشت. هلاله پادشاه بزرگ كيانيان كه همتاي او در ميان پادشاهان نبود. ما كاساندان همسر كورش را داشتيم كه اداره شاهنشاهی ايران را بر عهده داشت و كفايت و مردمداري و دادگری او مردم را چنان شيفته خود كرده بود که هنگام مرگ زودرسش مردم در سراسر امپراتوري سوگواری کردند و بر خلاف سنت زمان که تنها برای مرگ سیاووش سیاه میپوشیدند، برای او سیاهپوش شدند. مانند آتوسا همسر داریوش، مادر خشايار شاه، شاعر و اديب برجسته ايران كه آموزش و پرورش همگاني را در ايران پايهگذاري نمود و بارها جنگهای داریوش بزرگ را فرماندهی کرد. يوتاب خواهر آريوبرزن كه در كنار برادرش تا پاي جان با مهاجمان به خاک ایران جنگيد تا هر دو کشته شدند. گردآفريد قهرمان، بانو گشسب دلير، و زربانوي جنگاور كه هر سه مردان را سرآمد بودند. پرين، دانشمند بزرگ ايران، كه برگهاي اوستا را از سراسر جهان آن روز گرد آورد و به زبان پهلوي براي آيندگان بازنوشت.
آرتمیس هخامنشي که خردمندترین و باهوشترین فرمانده نیروی دریایی ایران بود. مانند آرته آ وزیر خزانه داری اشکانیان که تا کنون وزیری دقیق و حسابدان به همتایی او نیامده است. مانند آزرمیدخت، که کمتر پادشاهی باهوشتر و خردمندتر از او در دوران ساسانیان بود، و مانند پورانداخت پادشاه ساسانی، كه بر ده كشور آسيايي فرمانروايي ميكرد، کشور را از حالت جنگی دائم درآورد، صلح را به کشور باز گرداند و به اصلاحات داخلی از جمله لغو امتیازهای طبقاتی، گسترش عدالت در سراسر کشور، تعدیل مالیاتها و آزادیهای مدنی پرداخت. در زمان او شمار زيادي از سربازان ايران در جنگ با روم زن بودند. او زنی بود که حمله تازیان به ایران را پیشینی کرده از فرماندهان ارتش که درگیر اختلاف و رقابت بودند، خواست که اختلافات را کنار گذاشته به نیرومند کردن ارتش بپردازند. اگر این زن چند سال بیشتر فرمانروایی میکرد، ضربه جبرانناپذیر حمله عرب هرگز به پیکر ایران و فرهنگ ایرانی وارد نمیآمد و ما امروز گرفتار این فرهنگ خرافی، فاسد و زن ستیز نمیشدیم.
تا تاریخ معاصر و انيس الدوله همسر ناصرالدين شاه، و نقش زنان ايران در جنبش تنباكو كه به ياد ماندني است. اين طاهره قزويني (قرت العين) زن برجسته دانشمند و شاعر و فاضل و سخنور بزرگ ايران بود كه نخست حجاب بردگي را به دور انداخت و سرانجام به دستور ناصرالدين شاه جاهل و فاسد به قتل رسيد. در جنبش مشروطيت، اين سردار بي بي مريم بختياري بود كه نخست با سواران خود وارد تهران شد و در بهارستان سنگر گرفت و با قزاقها جنگيريا؛ و سرانجام پروانه فروهر که جان خود را در راه آزادی از دست داد، و بسیاری زنان فداکار و مبارز در زمان کنون که زندگیشان در مبارزه با فساد و خشونت ساختاری حاکمیت مذهبی کنونی در ایران در زندانها تباه شده است. سدها زن ایرانی که علیرغم فشارهای حکومتی در عرصههای گوناگون درخشیدهاند، و سدها زن ایرانی دانشمند و هنرمند و نوآور توسط جمهوری اسلامی فراری داده شدهاند، که در کشورهای بیگانه درخشش جهانی داشته و فرهنگ کهن ایران را پرآوازهتر کردهاند. و جنبش خونین سال اخیر علیه فساد و خشونت و فساد و بیسوادی و بیلیاقتی حاکمیت که بسیاری با جان و چشم و آزادی و ناموس خود هزینه دادهاند تا این کابوس چهل و چند ساله به پایان رسد. ما در ۱۲ فروردین ۱۴۰۱، جنبش عظیم زن.زندگی.آزادی و رهبری زنان را برای نجات ایران از چنگ یک حکومت غارتگر و خونخوار پیشبینی کرده بودیم.
ما اكنون برای وفاداری به فرهنگ والاي ايراني باید هر تفاوت قانوني ميان حقوق زن و مرد را ننگ ملي بشماريم، سنت بيگانه و ناشايست زن ستیزی را بر جامعه خود را تحمل نكنيم. براستي اين مردان دزد و فاسد و آدمکش که با فرهنگ ايراني بیگانه هستند، در برابر زنان ایران زمين احساس حقارت میکنند و از رقابت با آنان واهمه دارند. آنان زنان جامعه ما را آزار میدهند، برابری تاریخی زن و مرد در ایران را انكار ميكنند، با او به خشونت رفتار ميكنند و از حقوق بشري محرومشان ميكنند. آن مردان عقب افتاده ذهنی و متحجر و بیسواد که گرفتار توهم برتری بر زن هستند، مردانی ناشایستهاند که خود را متعلق نه به فرهنگ ایرانی بلکه به یک فرهنگ عقب افتاده قبیلهای دوران غارنشینی میدانند. ما مردان ايران زمين که شايستگي و خرد داریم باید به یاد داشته باشیم که این زن ايرانيست که ما را پرورش داده است.
کشور ما اکنون صحنه جنگ است، جنگ با جهالت، جنگ با خشونت و جنگ با فساد و ویرانگری سرزمینی. افزون بر آنها، چیزی که در هیچ جای جهان تجربه نشده، کشور ما صحنه جنگ فرهنگی و ساختاری برای حفظ سرزمین، فرهنگ و ملت ایران است. بیش از چهل سال نابودسازی فرهنگ و تاریخ پرعظمت ملت ایران، و ویران سازی همه زمینههای زندگی در کشور را تنها میتوان مشابه یا در تداوم نابودسازیهای سدههای یکم و دوم هجری توسط بیگانگان مهاجم دانست. در این میان، باز این زن ایرانی است که کمر به مبارزه با این جنایت فرهنگی هولناک بسته و با تشویق و بسیج همه ایرانیان دلسوخته و میهن پرست، و وقف تمامی زندگی خود، چنان رهبری و سازماندهی و فعالیت و مبارزه کرده که کمتر سرداری در هیچ جنگی به این درجه تاثیرگذاری نرسیده است.
زن ایرانی معاصر هم در تاریخ فرهنگ ایران جاودانه خواهد شد. در آیین کهن ما، در این روز مردان همسران و مادران خود را گرامی میداشتند، کُرنش میکردند و هدیه میدادند؛ و همچنین در آیینی به نام «مرد گیران» تنها روزی در سال بوده که دوشیزگان به خواستگاری مردانی که برای شریک زندگی خود دوست داشتند میرفتند. آیین والنتاین برگرفته از این آیین زیبای ایرانیست.
از آنجا که زن ایرانی را سرآمد زنان جهان میشمارم، و هر سال با چنین نوشتاری آنرا یادآوری کردهام، باید هر سال با نهادینه کردن این روز فرخنده سپندارمذگان زن ایرانی بزرگداشت شود. همانگونه که در روز ۷ آبان ۱۳۸۶، هنگام سخنرانی در پاسارگاد،، روز کورش بزرگ را “روز ملی ایران” اعلام کردم، بار دیگر پیشنهاد ۲۹ بهمن ۱۳۸۸ خود را تکرار میکنم که، البته پس از گذر از نظام زن ستیز حاکم، این روز به نام “روز زن ایرانی” در سالنامه ایران ثبت گردد و این آیین زیبای ایرانی باززنده سازی شود. افزون بر آن، پیشنهاد میکنم که در این روز هر ساله درخشانترین چهره زن ایرانی که در رشته دانش یا هنر یا در خدمت به میهن، ایران را در جهان سربلند کرده باشد به نام “زن ایرانی سال” برگزیده و ستوده و بزرگداشت شود.
کورش زعیم
هموند و سخنگوی شورای ششم جبهه ملی ایران
تهران، ۲۹ بهمن ۱۴۰۲خ