آیا جهان دمکراتیک و آزاد، در مقابل متوقف کردن برنامه های ماجراجویانه رژیم اسلامی و یا خلیفه گری اسلامی در جهان، بر سر دو راهی قرارگرفته است؟ – ناخدا محمد فارسی

در چند دهه گذشته بدلیل منافع اقتصادی، جهان دمکراتیک کوشش کرده به نحوی عملیات بی ثبات کننده رژیم اسلامی را تحت کنترل داشته باشد. اگر چه تا حدودی هم موفق بوده، امّا حمله حماس به اسرائيل، ۷ اکتبر ۲۰۲۳ ، حمله موشکی-پهپادی رژیم اسلامی از داخل ایران به اسرائيل، ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، شرایط امنیتی-سیاسی-نظامی در خاورمیانه را بکلی تغییر داد. حمله اسرائيل به کنسول گری ایران در دمشق، روز ۱ آوریل ۲۰۲۴، اغازگر این وضعیت جدید بود. افزون بر این صبحگاهان ۱۹ آوریل اسرائيل به تأسیساتی در اصفهان حمله کرد، و برابر با گزارشهای خبرنگاران بی بی سی حمله موشکی اسرائیل به اصفهان توسط دولتمردان آمریکا هم تأیید شده است (۱)!. ولی خبرگزاری ایرنا خبرداد که حمله توسط سیستم های پدافندهوایی در اصفهان دفع گردیده و خسارتی بوجود نیامده (۲).

رژیم آیت الله های ایران ثابت کردند که میتوانند اسرائیل را از داخل ایران مورد حمله قرار دهند. این اقدام یک پیروزی برای رژیم است و میتوان پنداشت  که هژمونی رژیم اسلامی در خاورمیانه افزایش یابد! .اگر چه اسرائیل با پشیتبانی گسترده پدافندهوایی آمریکا، فرانسه، انگلستان، اردن و عربستان سعودی، موفق شد ۹۹ درصد از پرتابه های موشک و پهبادی رژیم را رد گیری نموده و قبل از ورود به خاک اسرائيل منهدم نماید. اما اگر کشورهای مانند آمریکا، بریتانیا، و فرانسه در ردگیری و منهدم کردن موشک و پهپادهای ایران با اسرائيل همکاری نداشتند، به یقین درصد بیشتری از آنها از چتر پدافندهوایی اسرائيل عبور میکرد. اسرائيل از بهترین سیستم های پدافندی جهانی برخوردار است، از جمله پدافندهوایی گنبد آهنین، پیکان ۳ و پدافند لیزری. با این وجود، اگر کمک کشورهای غربی بویژه آمریکا نباشد، رژیم اسلامی ایران همانگونه که بارها اعلام داشته میتواند همراه با نیابتی های خود، موجودیت اسرائيل را بخطر بیاندازد.

بدلیل اینکه حمله ایران خسارات چندانی برای اسرائيل در بر نداشته، کشورهای امریکا، انگلستان و بطور کلی جی-۷ از اسرائيل خواسته اند که خویشتن داری از خود نشان دهد، شکست حمله پهپادی-موشکی رژیم را یک پیروزی قلمداد کرده و با رژیم اسلامی ایران وارد جنگ نشود، تا از تنش و گسترش جنگ در خاورمیانه جلوگیری گردد. با توجه به اینکه آمریکا و کشورهای غربی اعلام داشته اند، حملات تلافی جویانه اسرائيل به ایران را، در وضعیت بحرانی موجود تأیید نخواهند کرد، امّا اسرائيل نمیتواند اجازه دهد حملات رژیم اسلامی بی پاسخ بماند. به همین علت اسرائيل امروز جمعه ۱۹ آوریل ساعت ۴ صبح بوقت ایران به تأسیساتی در اصفهان حمله کرد.

از طرفی رژیم هوشمندانه عمل کرده است، هیچیک از منافع آمریکا در خاورمیانه درهفته گذشته از طرف ایران و نیابتی های رژیم مورد هدف قرار نگرفت. اگر چه این از نظر اسرائيل بی اهمیت جلوه خواهد کرد ولی پیامی به آمریکا بود که ایران نمیخواهد جنگ در خاورمیانه گسترش پیدا کند. از نظر اسرائيل رژیم اسلامی از خط قرمز امنیتی آن کشور عبور کرده و برای اولین بار از ایران به خاک اسرائيل حمله ور شده و قطعاً مستحق پاسخ دادن است.

کابینه جنگ اسرائيل سه بار نشست داشته و دیروز پنجشنبه ۱۸ آوریل نیز نشست دیگری. گمانه زنی های بسیاری بود که کابینه جنگ اسرائيل نتوانسته به تصمیم  نهایی برای اجرای حملات هوایی به ایران به نتیجه برسد، ولی بقرار معلوم حمله هوایی به تعدادی هدف در ایران را مورد تأیید قرار داده اند، اما زمان حمله را مشخص نکردند. از لحاظ تاکتیکی بهترین اهدافی که اسرائيل میتواند براحتی از هوا بمباران کند نیروگاه های تولید برق در ایران است. این میتواند کارایی منابع زیرساختاری رژیم اسلامی در ایران را مختل نماید. برای موفقیت آمیز بودن حملات هوایی اسرائيل موارد زیر قابل تأمل است:

  • اسرائيل برای عبور هواپیمای اف-۳۵ خود از آسمان کشورهای بین ایران و اسرائيل احتیاج به هماهنگی با این کشورها دارد که بعید بنظر میرسد چنین اجازه ای داده شود، امّا غیر ممکن نیست.
  • سیستم های پدافندهوایی ارتش ایران شامل اس-۳۰۰ های روسی، چندین سال قدیمی و مهندسی معکوس شده آن باور- ۳۷۳ قادر به ردیابی اف-۳۵ رادار گریز نخواهند بود.
  • گزینه های دیگر اسرائيل مانند پهپادهای هوشمند و موشکهای کروز و بالیستیکی است. بسیاری از این تجهیزات میتواند توسط سیستم های پدافندهواهی ارتش ایران رصد و قبل از اصابت به هدف منهدم شوند. بنابراین پیش بینی میشود بهترین گزینه اسرائيل حمله هوایی با جنگنده های اف-۳۵ رادار گریز باشد.
  • اسرائيل نفوذ اطلاعاتی امنیتی بالایی در داخل ایران دارد و میتواند همزمان مورد استفاده قرار داده شود؛ در چند نقطه و مکان با بمب گزاری و انفجار انسجام نیروهای دفاعی ایران را هنگام حمله بر هم زند.

با توجه به مشروط شدن پشتیبانی آمریکا از اسرائيل در جنگ غزه، آمریکا یک متحد قابل اعتماد برای اسرائيل بحساب نمی آید، و اسرائيل نمیتواند روی پشتیبانی آمریکا در حمله مستقیم به ایران حساب کند. از طرفی اسرائيل به تنهایی نمیتواند با ایران وارد جنگ تمام عیار شود؛ اسرائيل در مقایسه با ایران یک کشور کوچکی است؛ و اکنون در چندین جبهه درحال مبارزه، از جمله با حزب الهی های مورد حمایت رژیم اسلامی در سوریه، لبنان، حماس غزه و حوثی های یمنی!.

برای اطمیان از حمایت آمریکا، اسرائيل میباید به جنگ با حماس خاتمه دهد، بهبودی وضع معیشت  مردم غزه را مورد توجه قرار دهد، حتی  چنانچه نتواند درحال حاضر از طریق جنگ به موجودیت حماس درغزه پایان دهد، همچنین موجودیت دو ملت و دو دولت اسرائيل و فلسطین را بطور جدی مورد توجه قرار دهد. از آمریکا بخواهد برای تأمین امنیت اسرائيل و منافع آمریکا به رژیم اسلامی ایران التیماتم دهد «چنانچه منافع آمریکا و اسرائيل (اعم از تأسیسات یا افراد) از طرف نیابتی های رژیم مورد حمله قرار گیرد،  آمریکا آن را حمله از طرف ایران تلقی نماید».

درگیری اسرائيل با ایران ایده ئولوژیک است و بسادگی پایان نخواهد یافت. رژیم اسلامی ایران از هنگام انقلاب اسلامی تاکنون هرگز از برنامه ایده ئولوژیک-استراتژیک نابودی اسرائیل دست برنداشته است. رژیم اسلامی ۸ سال جنگ با عراق، ایجاد نیابتی ها در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن، عملیات چند هفته گذشته در خاورمیانه را در راستای برنامه استراتژیکی نابودی اسرائيل میداند. مماشات و  رواداری با رژیم اسلامی، از سوی رئيس جمهور آمریکا آقای بایدن، را بعضی از تحلیل گران مانند توافق نخست وزیر انگلستان چمبرلین با هیتلر در سال ۱۹۳۸ میدانند،  که باعث حمله هیتلر به همسایگان کشور آلمان شد و آغازجنگ جهانی دوم!. تحلیل آنکه اگر جلوی رژیم اسلامی ایران گرفته نشود همان سناریوی جنگ جهانی دوم تکرار می شود، ولی این بار از خاورمیانه شعله خواهد کشید.

تحلیل گران نظامی براین باورند، اسرائیل باید هوشمندانه عمل کند و به تنهایی وارد جنگ با ایران نشود. حمله رژیم اسلامی به اسرائيل بدلیل اینکه خسارت جانی، مالی ساختاری ببارنیاورد، برای رژیم ایران یک شکست و رسوایی  است. بویژه مردم ایران باید از فرصت استفاده کرده و روی شکست و رسوایی رژیم تمرکز کنند؛ روایت سازی کنند که این جنگ، جنگ ملت ایران نیست، وضعیت معیشتی، رویداد انقلاب «زن-زندگی-آزادی»، گزارش کمیته حقیقت یاب حقوق بشر سازمان ملل، امیدواری برای ادامه فعالیت های مدنی مردم ایران را افزایش خواهد داد. همچنین میتوان استنباط کرد که رژیم اسلامی شکست خورده، علارغم هزینه کردن میلیاردها دلار برای تهیه موشک و پهپاد!.

از طرفی علارغم این شرارت ها و شکست ها، رژیم توانسته هژمونی خود در خاورمینه را حفظ کند. رژیم میتواند توسط حوثی ها دهانه باب المندب را ببندد و به اقتصاد جهانی صدمه جدی وارد کند. رژیم درست قبل از حمله به اسرائيل مرتکب توقیف یک کشتی تجاری اسرائیلی در خلیج فارس شد. همچنین رژیم در سایه این شرارت ها توانسته به برنامه هسته ای خود ادامه دهد، و اگر ایران بعنوان یک کشور دارای تسلیحات هسته ای شناخته شود وضعیت استراتژیک منطقه خاورمیانه بُعد جدیدتری بخود خواهد گرفت.

با توجه به مراتب بالا رژیم اسلامی، کشور ایران را در وضعیت بسیار خطرناکی قرار داده است. در این میان باید دید وظایف ارتش ایران چیست؟ و موضع آن باید در این برهه از تاریخ کشور چگونه باشد. باعث خوشحالی است که ارتش ایران مانند سپاه پاسداران خود را آلوده ورود به سیستم های اقتصادی کشور نکرده است. سپاه پاسداران را خمینی موازی با ارتش بوجود آورد تا از انقلاب اسلامی پاسداری کند. امّا با ورود به امور سیاسی، اقتصادی، اطلاعات و امنیت، سپاه را به مافیای تجاری-نظامی تبدیل کرده است که نمیتواند مانند ارتش از تمامیت ارضی، حاکمیت ملی ایران حفاظت نماید. همچنین تجربه بسیار داریم که سپاهیان بدلیل نداشتن انضباط لازم  بهنگام بروز حوادث و رخداد های طبیعی نیز نتوانستند خدمت موثری به مردم ایران ارایه نمایند.

بنابراین لازم است یادآورشویم ارتش ایران علارغم بی مهری ها و عدم اختصاص بودجه لازم، توانسته با نگهداری تجهیزات و امکانات نظامی موجود توان نظامی برای حفاظت از مرز و بوم کشور ایران را حفظ نماید. ارتش ایران در دوران حرکت مردمی و مقاومت مدنی همه جانبه، اعتصابات و اعتراضات همگانی، در صورتیکه رژیم از نیروهای پاسدار، بسیجی و انتظامی برای سرکوب مردم استفاده کند، اقدامات شرورانه رژیم را یک رویداد ملی تلقی کرده و از مردم ایران برای احقاق حقوق شهروندی جانبداری نموده و یقینا بوظایف ملی خود عمل خواهد کرد.

در خاتمه باید اذعان داشت برای عبور از نظام اسلامی در ایران، مردم به یک الترناتیو تأثیرگذار نیاز دارند، کنگره ملی تشکیل تا بتوان پروسه عبور از نظام اسلامی را شروع و مدیریت کرد. الترناتیو رژیم اسلامی باید مورد قبول مردم ایران در داخل باشد و قابل قبول برای کشورهای خارجی تا آن الترناتیو را به رسمیت شناخته و به جای نظام اسلامی با آن ارتباط برقرار کند.

ناخدا محمد فارسی

۱۹ آوریل ۲۰۲۴

1 – https://www.bbc.co.uk/news/live/world-middle-east-68830092

2 – https://www.irna.ir/news/85449584/ 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *