مکتب مصدق – شورای مرکزی جبهه ملی ایران – تهران

۴ اسفند۱۴۰۱ مصادف با پنجاه وششمین سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران است. دکتر مصدق در مدت بیش از هفتاد سال زندگی سیاسی خود،با طرز تفکر و گفتار و کردار خویش الگویی را در این سرزمین به یادگار گذاشت که در مجموع باید «مکتب مصدق» نامیده شود.

مصدق ساده زیست،پاکدست و درستکار بود و درتمام مسئولیت ها و مناصبی که داشت نه تنها  خودش هرگز به اموال مردم دست درازی نکرد بلکه در حوزه مدیریتش امکان نادرستی وفساد مالی به هیچکس را نداد به طوری که حتی سرسخت ترین دشمنانش نتوانستند کمترین نقطه ضعف مالی در او و خانواده و همکارانش پیدا نمایند.مصدق به آزادی و حاکمیت ملی عمیقا باور داشت.او اوج اعتقادش به آزادی قلم و بیان و آزادی فعالیت سیاسی را در دوران نخست وزیری با تامین آزادی برای مخالفانش و تحمل انواع هتاکی آنان به وضوح به همگان نشان داد.مصدق به استقلال و عدم وابستگی به قدرت های بیگانه با تمام وجود پای بند بود،تا آنجا که تفکرش در مورد استقلال طلبی و عدم وابستگی مایه فکری برای شکل گرفتن جنبش غیر متعهدها در جهان گردید.او ملی کردن صنعت نفت را صرفنظر از استیفای حقوق مادی ملت ایران،به قصد تامین استقلال کشور و رهایی از سلطه شرکت نفت انگلیسی که در تمام شئون این کشور مداخله می کرد، به انجام رسانید.تکیه مصدق به آزادی و استقلال را در جای جای سخنانش و درتمام عملکرد سیاسیش به روشنی می توان دید.مصدق با وجود داشتن اعتقادات مذهبی،به لزوم جدایی عقاید دینی از نهاد حکومت به شدت باورمند بود تاآنجا که برخی از دین گرایان،با او به ستیز برخاستند و در کودتا علیه دولت ملی او مشارکت نموده و با کودتای بیگانه ساخته همراهی کردند.

مصدق همواره به عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت در جامعه تاکید داشت.او به منظور حمایت از کارگران و زحمتکشان ،سازمان تامین اجتماعی را بنیان گذاشت.مصدق در مدت زندگی سیاسی خود هرگز به مردم دروغ نگفت و وعده دروغ به آن ها نداد و در صدد فریب مردم و خدعه کردن برنیامد.

مصدق به حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران به شدت باور داشت. او در جریان نهضت ملی کردن نفت،به ویژه بر شمول قانون ملی کردن نفت بر جزایر بحرین تاکید ورزید و بر تملک ایران بر بحرین پای فشرد.

مصدق در حفظ منافع ملی در برابر قدرت ها ثابت قدم و استوار بود و همان گونه که نفت را از چنگال دولت استعماری انگلیس خارج کرد،شیلات را نیز ملی کرد وحق ماهی گیری در دریای مازندران را از اتحاد جماهیر شوروی باز پس گرفت.مصدق در سیاست خارجی خواهان صلح و دوستی و مراوده با کلیه کشور های جهان بود.او به نعامل با تمام جامعه جهانی توام با احترام متقابل و حفظ استقلال ملی اعتقاد داشت.مصدق در اداره اموری که به افراد محول می کرد،به تخصص و دانش آن ها در زمینه مسئولیتشان نگاهی ویژه داشت.به همین دلیل همکارانش را در هر زمینه از بهترین متخصصان و صاحب نظران برمی گزید.

مصدق به اوضاع اقتصادی کشور و رفاه مردم توجهی مخصوص داشت.در دوران حکومت دولت ملی او با این که نفت صادر نمی شد و درآمد نفتی وجود نداشت بیلان اقتصادی کشور مثبت شد و صادرات ایران بر واردات فزونی پیدا کرد و با آن سیاست اقتصادی ملی معیشت مردم و رفاه آنان در وضعیتی کاملا مطلوب قرار گرفت.مصدق در دوران کوتاه ۲۸ ماه زمامداری خود،علاوه بر اقدام بزرگ ملی کردن نفت،ملی کردن شیلات،تاسیس سازمان تامین اجتماعی،آغاز لوله کشی آب در شهرها را عملی نمود.علاوه بر این ها لوایح سودمندی مانند لایحه استقلال دانشگاه،لایحه تاسیس کانون مستقل وکلای دادگستری،لایحه اختصاص پنج درصد از درآمد شهرداری ها برای ساختن مدرسه را نیز به اجراء گذاشت.

این افکار و این کردار مشخصات مکتب مصدق است که دولت او را از همه ی حکومت های دوران معاصر،چه پس از انقلاب مشروطیت و چه بعد از کودتای ۲۸ مرداد۳۲ و چه نسبت به عملکرد قدرتمداران جمهوری اسلامی پس از انقلاب ۵۷ متمایز می نماید.

جبهه ملی ایران در پنجاه وششمین سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق،به راه و روش آن بزرگ مرد تاریخ باورمند است.و راه مصدق یعنی تحقق آزادی ها ،استقلال سیاسی و عدم وابستگی،عدالت اجتماعی،جدایی دین از حکومت،حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی سرزمینی و استقرار حاکمیت ملی را راه رهایی ایران از بحران های هولناک اقتصادی،سیاسی و اجتماعی امروز این کشور میداند.

شورای مرکزی جبهه ملی ایران

تهران-چهاردهم اسفند ماه ۱۴۰۱ خورشیدی

مکتب مصدق | تارنماي رسمي جبهه ملي ايران- تهران (jebhemeliiran.org)

از مردی سخن می گویم که روزنامه «ابزرور» چاپ لندن در مورخه 2/3/1330 او را پدر ملت ایران نامید و نوشت:«او یکی از کسانی ست که وطن پرستی را به معنای واقعی تجسم بخشید و منافع ملت خود را بر همه چیز ترجیح داد». 

«جواهر لعل نهرو» در وصف وی گفت : «در قرن ما آسيا سه مرد بزرگ به وجود آورد كه در جهان تاثير نمايان گذاشتند اين سه مرد بزرگ يكي گاندي، دومي مائو تسه تونگ و سومي  مصدق است.» و جمال عبدالناصر بعد از ملی شدن کانال سوئز در سال 1335 اعلام کرد که : «من شاگرد مکتب ضد استعماری مصدقم و در مکتب دکتر مصدق درس آموختم. (1)

دكتر «احمد سوكارنو» رهبر مردم اندونزي در سال 1960 در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مصدق پرچمدار آزادي كشورهاي غير متعهد است. ما در سنگر جنگ و مبارزه با هلند از اعمال و گفتار دكتر مصدق الهام گرفتيم و بر دشمن فائق شديم.» 

و «دكتر قوام نكرومه» رهبر استقلال غنا نیز در بزرگ داشت وی گفت: «من از نطق دكتر مصدق در شوراي جامعة ملل درس بزرگي گرفتم؛ اگر حقيقت زندگاني را كه خودمختاري و استقلال و آزادي و جواب رد به خارجي‌هاست، به‌دست آوريد، مابقي نعمات خداوندي كه فرع آزادي و آگاهي است، نصيب شما خواهد شد.» 

مجله «تایم» نیز با انتخاب وی به عنوان مرد سال 1951 میلادی، ضمن شرحی بر ویژگی های شخصیتی و آرمان های ضد استعماری وی نوشت: «در کشوری که تهمت های سیاسی رواج کامل دارد، این مرد شرافت و عزت نفس خود را به نیکوترین شیوه حفظ کرده است. آقای دکتر مصدق مخالف هر گونه نفوذ بیگانه است». 

«لوموند» در مقاله‌ای با عنوان “معاصر کوروش کبیر” نوشت: «حتی مرگ که پیروزی نهایی‌اش بود، حق وی را ادا نکرد. مردی صادق و شرافتمند که با خداوندان نفت پنجه در افکند.» 

رادیو فرانسه گفت: «مصدق براي مردم ايران در حكم يك پيامبر بود …دفاع هميشگي از حق محرومان در مقابل زورمندان حضرت پولس مقدس را به ياد انسان مي‌آورد.» 

«تایمز لندن» از او با عنوان «مصلحی پاکدامن یاد کرد که وجودش برای ایرانیان موهبت به شمار می آمد.» 

روزنامه «فیگارو» فرانسه، مصدق را «مردی نحیف با اراده ای آهنین» نامید. 

روزنامه «بوینس آیرس هرالد»  نیز نوشت: «مصدق بزرگترین خدمتگزار بشر بوده است.»

رادیو صوت‌العرب بعد از مرگ مصدق گفت: «امشب مي‌خواهيم راجع به يك روح بزرگ و مبارز قهرمان عظيم كه از قهرمانان آزادي و جهاد در راه وطن و بر ضد استعمار و استبداد بود صحبت كنيم …اي روح مصدق سلام مبارزان بر تو» 

حسنین هیکل سردبیر نشریه مشهور الاهرام مصر پس از آگاهی از مرگ دکتر مصدق یادآور شد که: «مصدق مردی بود که در تاریخ معاصر ایران فروزان ترین ستاره بود و گمان نمی رود امروز پس از مرگش، اندکی از فروغ او و صحت افکار و روش و آرمانش کاسته شده باشد. این بزرگ مرد نخستین مقام فکری همه ی انقلابیون آسیا و آفریقا از جمله رهبر بزرگ و فقید مصر جمال عبدالناصر و مردانی چون قوام نکرومه، سوکارنو، لومومبا، بن بلا و حتی کاسترو بود. گذشت زمان افکار و اندیشه های او را تغییر نداد و کهولت و بیماری به بستر محافظه کار تنها ترین پیشوا»،