تحلیلی بر بحران امنیتی خاورمیانه – آینده ای بسیار مبهم و غیر قابل پیش بینی برای ایران – ناخدا محمد فارسی

اتخاذ سیاست جدید ایران و گروه‌های نیابتیش در ایجاد تحرکات خرابکارانه، و اصرار آمریکا برای پاسخ به آن با ایجاد خط دفاعی قوی‌تر، به این معناست که بازدارندگی در حال فرسایش است، و نه بهبود. در حال حاضر، شاید اینگونه به نظر رسد که تشدید بحران در منطقه مهار شده، اما این آرامش نسبی ممکن است موقتی و وهم‌آمیز باشد.

آیت الله علی خامنه ای بعد از به قدرت رسیدن در ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۸دکترین اشاعه اسلام شیعی در خاورمیانه را ادامه داد. تقویت سپاه پاسداران بویژه سپاه قدس در کشورهای خاورمیانه و برقراری نیروهای نیابتی در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن، که بعد از جنگهای خارجی و داخلی با اقتصاد ویرانی مواجه بودند، توانست هژمونی از طریق نیابتی ها برقرار کند. در رأس اقدامات ایزایی رژیم در خاورمیانه، رویای محو کشور اسرائیل قرار داشت. نظام حکومتی خامنه ای در این راستا تلاش بسیار و پر هزینه داشته است.

رژیم اسلامی ایران به مدت چهار دهه با دشمنان خود، از جمله اسرائيل و آمریکا از طریق نیروهای نیابتی جنگیده است، و از این طریق جنگ در سایه علیه ایالات متحده، اسرائیل و دیگران به راه انداخته است. از میان عوامل متعددی که محاسبات تهران بر اساس ان مبتنی است، یکی بیش از همه در خور توجه است: آمریکا، اعتقاد دارد آیت الله ها، دیگر اراده ای برای تشدید تنش درمنطقه ندارند؛ یک اشتباه استراتژیکی غیرقابل تصور!. نیابتی های رژیم با ایجاد هرج و مرج در منطقه، و با تبدیل شدن ایران به یک کشور دارای سلاح هسته ای، بحران خاورمیانه به مراتب بالا تر و شدت بیشتری خواهد گرفت.

به سختی می توان دید که جمهوری اسلامی با قدرت اتمی، و انقلابی که توسط زرادخانه هسته ای محافظت شود، بتواند نقش سازنده ای در آرام کردن تنش های منطقه ای، که خود ایجاد میکند، ایفا کند. بعد از اتمی شدن ایران نیروهای نیابتی آن قادر خواهند بود در زیر قدرت مخرب و اعتبار دیپلماتیک چتر هسته ای رژیم پناه بگیرند. در آن صورت ممکن است توانایی اسرائیل برای پاسخ به تجاوزات ایران کاهش یابد . گزینه های واکنش کشورهای غربی محدود شود. همچنین کشورهای عربی میانه رو موجودیت خود را در خطر خواهند دید. چشم انداز منطقه ای عادی سازی بر اساس توافقات پیمان ابراهیم تضعیف، بی ثباتی و شاید نفوذ فزاینده ایران جایگزین آن شود. با احتمال بالا ممکن است تنها چند ماه با چنین چشم اندازی وحشتناک فاصله داشته باشیم!. وضعیت خاورمیانه در شش ماه گذشته به جهان نشان داده که ایران از امکانات بسیار بالایی برخوردار است که توانست برای اولین بار درجهان با بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد یکباره از داخل خاک ایران به اسرائیل حمله کند.

در مقابل کشورهای آزاد و دمکراتیک جهان برای جلوگیری از اقدامات بیشتر رژیم و افزایش منافع خود در خاورمیانه روش مماشات با رژیم اسلامی را در پیش گرفته و ادامه می دهند. بویژه مذاکرات جلوگیری از اتمی شدن رژیم را در سرلوحه دکترین سیاست خارجی خود قرار دادند. در سال ۲۰۱۵ معاهده برجام را برقرار کردند. امّا رژیم پیش از تعهد و پس از آن هرگز از غنی سازی اورانیم با غظت بالا، نزدیک به ساخت بمب اتم، با عناوین مختلف دست برنداشت. بنحوی که رئیس جمهور آمریکا دنالد ترامپ یکجانبه آمریکا را در سال ۲۰۱۸ از تعهد برجام بیرون کشید. رژیم با عدم تعهد به برجام در ۶ مرحله غنی سازی اورانیم را به غلظت ۶۰٪ و بیشتر بالا برد و جهان بویژه کشورهای عرب خاورمیانه را بیش از بیش متوحش ساخت.

این هژمونی رژیم و مسلح کردن گروه های نیابتی  در اطراف کشور اسرائیل از جمله حزب الله لنبان، حماس در غزه و پشتیبانی از گروه های مختلف در سوریه و ورود به جنگ داخلی آن کشور، همچنین مسلح کردن حوثی های یمنی به موشک و پهپاد، وضعیتی در خاورمیانه ایجاد کرده که، علی خامنه ای تصور نمود می تواند از طریق نیابتی هایش به هدف نهایی خود یعنی برقراری امپراطوری شیعی در خاور میانه، و حذف کشور اسرائيل، از طریق نیابتی های خود بویژه حماس در غزه نایل گردد. البته این توهمی بیش نبود. ولی اگر پشتیبانی بی قید و شرط آمریکا از اسرائيل نبود، شاید آیت الله خامنه ای بدون داشتن بمب اتم میتوانست به رویای خود جامه عمل بپوشد.

خامنه ای و یارانش به این نتیجه رسیده بودند که اسرائیل یک کشور کوچک با جمعیت بسیار کم قادر نخواهد بود در مقابل حملات همه جانبه،‌از طرف حشدالشعبی عراق و سوریه، حزب الله لبنان، حماس و تجهیزات نظامی انبار شده در این کشورها، علارغم قدرت برتر نظامی،‌ مدت زیادی بتواند مقاومت کند و شکست خواهد خورد.

آمّا این نشد که خامنه ای تصور داشت. در پاسخ اسرائيل بعد از جنایت ۷ اکتبر ۲۰۲۳، غزه را مورد تهاجم قرار داد و تاکنون ادامه دارد. بیش از ۳۷ هزار مردم بی گناه غزه در این کارزار جان خود را از دست داده اکثراً آواره گردیده اند. و اکنون نیز شاهد آخرین اقدامات نظامی اسرائیل در شهر رفح هستیم که میتواند فاجعه بزرگتری بوجود بیاورد و مردم بی گناه بیشتری کشته و یا آواره شوند. از سوئي رژیم افراط گرای اسرائيل دست به اقدام حمله به کنسولگری ایران در دمشق زد که ۷ نفراز سردادان رژیم کشته شدند،‌از جمله سرتیپ محمدرضا زاهدی، از فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران.

خامنه ای توسط سرداران سپاهی و سیاسی مورد سئوال قرار گرفت که دکترین حذف اسرائیل شکست خورده و باید تغییر روش داد. از طرفی نیابتی ها رژیم که در اطراف کشور اسرائیل خیمه زده اند هم اعتماد خود به رژیم را از دست دادند. رژیم اسلامی برای سرپوش گزاردن بر بی آبرویی خود، بعد از هفته ها تبلیقات در سحرگاه ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، عملیات «وعده صادق» که حمله موشکی-پهپادی بود با هماهنگی حزب‌الله لبنان و حوثی‌های یمن برعلیه اسرائیل انجام داد. با پشتیبانی کشورهای آمریکا، انگستان،‌ فرانسه، اردن و عربستان سعودی با استفاده از پدافند هوایی، این اقدام رژیم هم بی نتیجه ماند،‌ ولی رژیم نشان داد که میتواند اسرائیل را از داخل خاک ایران مورد حمله قرار دهد. اگر چه بعد از یکهفته اسرائیل تأسیسات پدافند هواهی ایران در پایگاه هوایی اصفهان را مورد حمله قرار داد که برابر با شواهد یکی از پدافند های هوایی اس-۳۰۰ خریداری شده از روسیه را منهدم کرد.

تحلیل گری در رسانه اینترنتی بی بی سی بررسی کرده است، ۲۸ آوریل ۲۰۲۴، آیا حملات موشکی ایران و اسرائیل وضعیت امنیتی خاورمیانه را تغییر داده است (۱)؟ وی اشاره میکند «شایان توجه است که آنها چقدر به لبه یک جنگ تمام عیار نزدیک شدند، زیرا این اولین بار بود که ایران و اسرائیل مستقیماً به یکدیگر حمله کردند. در این حمله بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک ایرانی استفاده شد که در مسیر سرنگون شدند و به هدف نرسیدند».

با این حال، برخی در غرب فکر می کنند که می توان از حمله شنبه ۱۳ آوریل و انتقام محدود اسرائیل در هفته پس از آن نکات مثبتی را به دست آورد. اول میتوان نیروی عملیات اطلاعاتی را در نظر گرفت. ایالات متحده از برنامه ایران برای حمله در صبح چهارشنبه قبل از حمله شامگاه شنبه مطلع شده بود. و مهمتر از آن از مقیاس حمله باخبر بود. اطلاعات خوب به اسرائیل و متحدانش فرصت زمانی داد تا آماده شوند. نکته کلیدی این که ارتش آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و عربستان نشان دادند که می توانند با هم در دفاع هوایی دسته جمعی بطور موفقیت آمیزی عمل کنند. ولی اگر اطلاعات لازم و به موقع در دست نبود، شاید وضعیت خاورمیانه اکنون نوع دیگری می بود.

در حال حاضر رژیم اسلامی به لحاظ اطمینان از موجودیت خود نگران است. بویژه بررسی های آماری نشان میدهد درصد بسیار کمی مردم ایران از رژیم پشتیبانی میکنند. بعضی تحلیگران تنها ده درصد از مردم را پشتیبان رژیم می دانند. از سوئی با توجه به امکان حمله موشکی رژیم از داخل ایران به خاک اسرائيل و بالطبع به تمام کشورهای منطقه خاورمیانه، رژیم ایران را بالقوه یک کشور غیر قابل اعتماد میدانند. رژیم برای جلوگیری از خیزش مقاومت مدنی، سرکوب جوانان بویژه دختران جوان را که برعلیه حجاب اسلامی مقاومت میکنند افزایش داده است. رژیم واقف است موجودیت رژیم از داخل و خارج در معرض خطر است. بهمین علت تصور دارد تنها راه در قدرت باقی ماندن داشتن بمب اتمی است. رژیم براین تصور است که یک کشور دارای سلاح هسته ای ابزار قوی برای تهدید و مذاکراه خواهد داشت.

خامنه ای در سخنرانی اخیر خود اعلام داشت که اسرائیل و آمریکا تنها به فشار و زور سرمیز مذاکره خواهند نشست که بیانگر آن است،‌ رژیم به تفکر واهی خود، برقراری امپراطوری شیعی در خاورمیانه ادادمه می دهد. در هفته گذشته کمال خرازی، مشاور امور بین‌الملل رهبر جمهوری اسلامی با تکرار مواضع رژیم در گفت‌وگو با شبکه الجزیره در خصوص برنامه هسته‌ای حکومت ایران اعلام کرد در صورت تهدیدات «دشمن»، تهران چاره‌ای جز تغییر «دکترین هسته‌ای» خود نخواهد داشت (۲). خرازی روز یک‌شنبه ۲۳ اردیبهشت در جریان سخنرانی در همایش گفت‌وگوهای ایرانی-عربی در تهران گفت: «ما که دارای سلاح هسته‌ای نیستیم و فتوای رهبری در این خصوص هست. ولی اگر دشمن شما را تهدید کند، باید چه کار کنیم؟ ناچار می‌شوید در دکترین خود تغییر ایجاد کنید.» وی پیش‌ از این و در روز ۲۰ اردیبهشت در مصاحبه با همین خبرگزاری گفته بود جمهوری اسلامی از «ظرفیت تولید بمب هسته‌ای» برخوردار است. رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی، علی اکبر صالحی هم در بهمن ماه سال گذشته اعلام داشت «ماهمه آستانه های علم و فنآوری هسته ای برای ساخت بمب هسته ای را داریم».

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز روز چهارم اردیبهشت اعلام کرد جمهوری اسلامی می‌تواند ظرف چند هفته به اورانیوم غنی‌شده کافی برای ساخت بمب اتمی دست یابد.

بنابراین میتوان تحلیل کرد کشور و مردم ایران درخطری جدی قرار دارند، و رژیم ایده ئولوژیک اسلامی به سادگی اریکه قدرت را رها نخواهد کرد. بتازگی پس از حملات موشکی رژیم به اسرائیل و افشای سند شکنجه، تجاوز و قتل نیکا شاکرمی، تداوم جنبش «زن-زندگی-آزادی» حرکات بسیاری در داخل و خارج از کشور شروع شد. ولی بدلیل این که یک چشم انداز جایگزین وجود ندارد که ادعای رهبری کند، این حرکات در داخل ایران سرکوب و مجدداً سکوت برقرار گردید. در خارج از کشورگروه هایی کوشش کردند سپاه پاسداران را در لیست تروریستی کشورها دمکراتیک جهان قرار دهند، از جمله پارلمان کانادا با اکثریت آرا طرحی را تصویب و از دولت کانادا خواست سپاه پاسداران را در لیست تروریستی قرار دهد؛ این هم بدون دستآوردی بود.

اپوزیسیون نیرومند با استراتژی  گذار از رژیم تاکنون بوجود نیامده است. نقش نفوذی رژیم در خارج از کشور امکان رهبری منسجم را بشدت کاهش داده است. سخنان اخیر شاهزاده رضا پهلوی در لندن قابل تأمل است، ولی توئیت (X) رئیس دفتر ایشان درصد بالایی از مردم ایران را واجد شرایط همبستگی مورد توجه شاهزاده نمی داند!.

ناخدا محمد فارسی

۱۵ ماه می ۲۰۲۴

1 – https://www.bbc.co.uk/news/world-middle-east-68900571

2 – https://www.iranintl.com/202405126407