بکشنبۀ آینده نهم ژوئن برابر با بیستم خرداد، انتخابات ۲۰۲۴ پارلمان اروپا برگزار خواهد شد. برپایۀ بیشتر نظرسنجیها احتمال میدهند در بعضی از کشورهای مهم اروپا به ویژه در فرانسه احزاب راست افراطی برندگان اصلی این انتخابات باشند. این احزاب که زمانی مخالف سرسخت اتحادیۀ اروپا بودند و برکسیت یعنی بیرون رفتن بریتانیا را از اروپا برای کشورهای خود توصیه میکردند، اکنون از ضرورت حفظ اتحادیۀ اروپا و اصلاح آن از درون سخن میگویند. این چرخش علتهای گوناگون دارد که پرداختن به آنها فرصت دیگری میطلبد. کارشناسان دلبستگی روزافزون اروپاییان را به اتحادیه اروپا علت اصلی میدانند.
احزاب راست افراطی سرانجام متوجه شدند که سرنوشت کشورهاشان با سرنوشت اتحادیۀ اروپا گره خورده است. به همین سبب، دستکاریهایی در شعارهای سنتی خود کردهاند و اکنون در عین حال که بر طبل هویت ملی میکوبند از هویت اروپایی نیز سخن میگویند. این دیدگاه جدید دیدگاهی متناقض است. زیرا هویت ملی یک کشور را معمولاً نسبت به هویتهای ملی دیگر کشورها تعریف میکنند. در حالی که در فرانسۀ امروز هویت ملی را درواکنش به کسانی تعیین و تعریف میکنند که دراین کشور زندگی میکنند و ظاهراً شهروندانِ قانونیِ این کشورند و در رأی گیری ها و انتخابات شرکت میکنند.
به گفتۀ بسیاری از کارشناسان، مطرح کردن شعار «هویت ملی» در اوضاع و احوالِ کنونیِ فرانسه نشانۀ اضطراب و نگرانی است. واکنشی است در برابرِ فرهنگ ها و رفتارهایی که در چهارچوبهای آشنا و مأنوس فرانسویها نمی گنجند.
تا پیش از ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی، شعار هویت ملی در فرانسه در انحصار «جبهۀ ملی» به رهبری ژان مری لوُپن بود. نام جبهۀ ملی سپس به «اجتماع ملی» تغییر کرد و رهبری آن را مرین لوُپن، دختر ژان مری لوُپن، به دست گرفت. این حزب راست افراطی با پافشاری بر حفظ هویت ملی فرانسویان همواره از «ارجحیت ملی» نیز سخن گفته است. چه هدفهایی در پس این شعار نهفته است؟
کارشناسانی که این شعار را موشکافانه بررسی کردهاند، بر این عقیدهاند که منظور از «ارجحیت ملی» تأکید بر حق تقدم فرانسویانِ «اصیل» بر مهاجران فرانسوی شده است. به عبارت دیگر، اگر قدرت به دست رهبری «اجتماع ملی» بیفتد، فرانسویان خارجیتبار به ویژه غیراروپاییانِ فرانسوی شده رسماً به شهروندانِ درجه دو تبدیل خواهند شد.
ژان مری لوپن فرانسویان خارجیتبار را همیشه فرانسویان کاغذی مینامید. یعنی اینکه آنان به اعتبار نوشتهای که از دولت فرانسه گرفتهاند، فرانسویشدهاند. درنتیجه، میتوان این نوشته را باطل کرد. او و همفکرانش حتی فرزندان مهاجران را نیز که در فرانسه زاده شده و پرورش یافتهاند، فرانسوی نمیدانند.
طرفداران این شعار در میان فرانسویان گمان میکنند که مهاجرانِ فرانسوی شده و فرزندانشان با محروم شدن از حقوق برابرِ شهروندی رفته رفته خاک فرانسه را ترک خواهند کرد.
باری، برگردیم به سرگذشت شعار «هویت ملی». در ۸ مارس ۲۰۰۷ نیکلا سارکوزی در یک برنامۀ تلویزیونی در گرماگرم کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری از خواست خود برای تشکیل وزارتخانهای به نام «مهاجرت و هویت» پرده برداشت. او در ۱۶ ماه مه ۲۰۰۷ رئیس جمهور فرانسه شد و وزارتخانهای زیرِعنوانِ «وزارت هویت ملی ویگانه سازیِ اجتماعی» تأسیس کرد. تأسیسِ چنین وزارتخانهای به رغمِ بحث و جدلهایی که برانگیخت، دستاورد مثبتی برای راست گرایان نداشت، بلکه بیشتر آب به آسیاب راست افراطی ریخت.
سارکوزی از سال ها پیش که به فکرِ ریاست جمهوری افتاده بود، مسئلۀ اقامت خارجیان و مشکلِ جایگیر شدن آنان و فرزندانشان را در فرانسه به یکی از موضوعهای اصلیِ گفتمان سیاسیِ خود تبدیل کرده بود و در طی کارزار انتخاباتیاش موضوع هویت ملی را نیز به آن افزود و به گونه ای با آن درآمیخت.
این دو موضوع را سه دهه بود که راستِ افراطیِ فرانسه بی امان در بوق و کَرنا میدمید و اعتبارِ سیاسیاش را در میانِ برخی گروههای اجتماعی وامدار مخالفتهای پیوستهاش با حضور خارجیان به ویژه خارجیان مسلمانتبار در خاک فرانسه و پافشاریاش بر هویت ملی و برتر شمردن منافعِ فرانسویان بود، چنان که رهبر آن در انتخاباتِ ریاست جمهوریِ سال ۲۰۰۲ توانست از کاندیدایِ حزبِ سوسیالیست پیشی گیرد و به دور دوم انتخابات راه یابد.
درواقع، سارکوزی با تبدیل کردنِ این دو موضوع به موضوعهایِ اصلی گفتمان سیاسیاش توانست از رأی بسیاری از هواداران راست افراطی در انتخابات ریاستِ جمهوری سال ۲۰۰۷ بهره مند شود. اما با این کار راست سنتی فرانسه را به نوعی دچار «بحران هویتی» کرد. زیرا مرز میان راست سنتی و راست افراطی را به هم ریخت.
در کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ مرین لوپن، رهبر کنونی «اجتماع ملی»، به درستی گفت: نیکلا سارکوزی خدمت بزرگی به حزب او کرد. او برای انتخاب شدن وارد قلمرو سیاسی این حزب شد و با این کار برچسب اهرمَنخویی را از آن زدود، کاری که ژاک شیراک همواره از آن پرهیز میکرد.
بنابراین، پیشتازی راست افراطی در انتخابات پارلمان اروپا نباید شگفتی برانگیزد. به گفتۀ کارشناسان، اگر تا انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری در فرانسه اتفاق نامنتظری نیفتد، رهبر راست افراطی زمام امور این کشور را به دست خواهد گرفت.
پژوهشهای تازه به ویژه پژوهشهای میدانی «فِلیسیَن فوُری»، جامعه شناس فرانسوی، نشان میدهند که روی آوردن نزدیک به یک سوم رأی دهندگان فرانسوی به راست افراطی در انتخابات پارلمان اروپا بیش از هرچیز جنبۀ نژادی دارد. به گفتۀ این جامعه شناس، بیشتر فرانسویانی که به راست افراطی رأی میدهند، حضور خارجیان مسلمان تبار یا برخاسته از کشورهایی با فرهنگ اسلامی را در فرانسه برنمیتابند.
بررسیهای تاریخی نشان میهند که پیش از ورود این مهاجران به فرانسه، کمتر پیش می آمد که کسی در این کشور مشکلی به نام هویت ملی داشته باشد یا نیازی به بازاندیشی هویت فرانسویاش احساس کند. فرانسوی با تاریخش یکی بود و با پست و بلندِ آن می زیست.
پس از جنگ جهانی دوم با سرازیر شدن انبوه مهاجران به ویژه مهاجران مسلمان به این کشور، غیریّتی با همۀ ابعاد فرهنگیاش در جامعۀ او پدیدار شد که می خواست مانند او و در کنار او زندگی کند و برابر با او از امکاناتِ این کشور بهره مند شود و در عینِ حال میخواست به باورهایِ دینی و آداب و رسوم خود وفادار بماند. در برابرِ چنین غیریّتی بود که نیاز به تعریف هویت فرانسوی در میانِ گروههایی از مردم این کشور احساس شد و راست افراطی به بهترین وجه از آن سود جُست.
به همین سبب است که امروز بسیاری از کارشناسان پیشتازی راست افراطی را در انتخابات پیش رو نتیجۀ حضور مهاجران مسلمان در این کشور میدانند.
برگرفته از سایت فارسی رادیو بین المللی فرانسه