جواب به این سئوال بسیار پیچیده است. و برای حلّ مشکل و یافتن جواب ساده لازمه آن بازسازی وزارت امورخارجه کشور می باشد. آیا با توجه به سیستم مدیریتی کشور که بیش از ۹۰ درصد آن در اختیار رهبر انقلاب آیت الله خامنه و بیت او قرار دارد، بازسازی وزارت خارجه ایران امکان پذیر است؟ جواب بسیار قابل تأمل و بسا غیرممکن بنظر میرسد. بنابراین حتی با انتخاب مسعود پزشکیان که از جبهه اصلاح طلبان برآمده، نمی توان امید چندانی به تغییر داشت. روز یکشنبه، ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ لیست وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان به مجلس شورای اسلامی ارایه شد که در آن آقای عباس عراقچی بعنوان وزیر امورخارجه به مجلس پیشنهاد شد. عباس عراقچی سیاستمدار با تجربه ای است از جمله سفیر نظام اسلامی در فنلاند، و ژاپن، و در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی معاون سیاسی محمد جواد ظریف بود. گفته می شود عباس عراقچی مورد اعتماد آیت الله علی خامنه هم می باشد!. علارغم مورد اعتماد بودن، آیا به آقای عراقچی اجازه داده می شود به وزارت خارجه از هم پاشیده ایران سر و سامانی بدهد؟ بعید بنظر می رسد.
نمونه بارز شکست سیاست خارجی ایران ترور رئیس دفتر سیاسی حماس، اسماعیل هنیه در تهران است. وزارت خارجه ایران حتی یک بیانیه دیپلماتیک در این راستا صادر نکرده، تنها در راستای خواست رهبر خامنه ای از طریق سخنگوی وزارت خارجه شعارهای انتقام جویانه ای صادر شده است. درمقابل فرماندهان نظامی بویژه سپاه پاسداران که سیاست خارجی میدانی کشور را در دست دارند، بیانیه های انتقام جویانه بسیاری صادر کرده اند. این گونه سیاست ورزی و واکنش نظام به قتل اسماعیل هنیه پیامی برای رئيس جمهور جدید آقای پزشکیان نیز هست که بوی هشدار میدهد، علارغم قانون اساسی کشور، کنترل و سیاست-ورزی کشور بطور کامل در اختیار دولت و بویژه وزارت امورخارجه نیست.
بعد از ترور هنیه، سازمان تروریستی حماس یحیی سنوار را روز ۱۶ مرداد ۱۴۰۳، جانشین هنیه انتخاب کرد. یحیی سنوار تروریستی که برای کشتن و یا دستگیری او میلیون ها دلار جایزه قرار داده اند. در حال حاضر سنوار در تونلهای زیر نوار غزه فرماندهی باقی مانده نیروی نظامی حماس و جهاد اسلامی فلسطین را عهده دار است. فرماندهان نظامی از جمله فرمانده سپاه پاسداران، فرمانده ارتش انتخاب یحیی سنوار را تبریک گفته و اظهار داشته اند این انتخاب گویای عزم راسخ جبهه مقاومت به ادامه راه پرافتخار اسماعیل هنیه و استمرار خط مبارزه با کشور اسرائيل است. قابل توجه است وزارت خارجه ایران و بالطبع رئیس جمهور پزشکیان در ارسال این پیام ها نقشی نداشته اند.
پیام فرمانده سپاه در رسانه همگانی رژیم، ایرنا، اینگونه انتشار یافته: «اینجانب و سایر برادران جهادی شما در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تأسی از قرآن کریم و پیامبر عظیم الشان صلوات الله علیه و آله و رهنمودهای حضرت امام خمینی قدس سره الشریف و تحت رهبری حضرت امام خامنه ای دامت برکاته، مثل همیشه از هیچ کمکی به شما و سایر مجاهدان مقاوم دریغ نخواهیم کرد و آن را بعنوان فریضه ای پر افتخار نصب العین خواهیم داشت.» در این راستا سردار علی شمخنانی مشاور سیاسی علی خامنه ای هم اعلان داشته ایران بطور کامل آماده جنگ و خونخواهی قتل اسماعیل هنیه است.
در راستای فروپاشی وزارت خارجه ایران، و با توجه به مهره های سیاست خارجی میدانی نظام، سید محمدحسین ملائک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اگر این نقل قول از یک وزیر امور خارجه درست باشد که «کل سیاست خارجی کشور را می شود با ۱۰-۱۱ نفر گرداند و بقیه کارمندان وزارت امور خارجه بیکارند»، آن وقت اولویت دادن به بازسازی وزارت امورخارجه بیش از پیش مد نظر قرار خواهد گرفت. وی اظهار داشته در هریک از دولت های ایران مغز متفکری وجود داشته از جمله در دوران ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی آقای جلیلی و دکتر جمشیدی بودند که وزارت خارجه ایران را به فروپاشی رساندند. اکنون بنظر میرسد محمد جواد ظریف، مغز متفکر آقای پزشکیان، برای انتخاب وزرا و سر و سامان دادن به وزارت خارجه ایران است. آقای ظریف در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، دولت های ۱۱ و ۱۲، به مدت ۸ سال وزیر امورخارجه ایران بود و به قول خود، که در یک فایل صوتی در مصاحبه ای پخش شد، اقرار داشت سیاست خارجی ایران میدانی است و وزیر خارجه کنترلی بر سیاست ورزی، دیپلماسی و تصمیمات میدانی ندارد.
اولین اقدام ظریف «تشکیل معاونت راهبردی ریاست جمهوری و سیطره بر مرکز استراتژیک ریاست جمهوری» بوده است. آیا این معاوت میتواند از مرز بیت رهبری امام خامنه ای عبور کند و عنان اداره کشور و بویژه وزارت خارجه کشور را از دست سپاهیان و بویژه سپاه قدس بیرون آورد، باید صبر کرد و دید. امّا در همین چند روز گذشته بعد از قتل هنیه در تهران اقدامی مؤثری از جانب این دولت جدید مشاهده نشد و بقولی معروف «مشت نمونه خروار است». محمد حسین ملائک اظهار داشته فروپاشی وزارت خارجه ایران از دوره آقای دکتر کمال خرازی شروع و پرونده ها یکی پس از دیگری از دست وزارت امور خارجه خارج شدند و وزارت خارجه ایران به یک ساختار سیاسی کنسولی تقلیل یافت. در نتیجه سران سپاهی جای نیروهای نخبه و نابغه سیاسی را گرفتند و وزارت خارجه ایران را به یک نهاد بی مصرف مبدل کرده و ادامه دارد. آیا این بار ظریف و عراقچی میتوانند اقدامی به نفع منافع ملی انجام بدهند که وزارت امور خارجه بتواند احترام و جایگاه سیاسی در سطح جهانی را بدست آورد؟ بسیار بعید به نظر میرسد. مضاف بر اینکه جریان ترور اسماعیل هنیه فضای سیاسی کشور را بیشتر رادیکاله کرده که وظیفه آقای ظریف و عراقچی به مراتب مشکل تر خواهد بود.
پژوهشگر دیگری، عبدالرحمن فتح الهی در این باره نوشته است آیا دولت پزشکیان از دوگانه میدان و دیپلماسی عبور خواهد کرد؟ محمدعلی سبحانی در گفتگویی با او تاکید دارد که این خطر برای دولت مسعود پزشکیان وجود دارد که از داخل رژیم، دولت جدید را به سمت جنگ سوق بدهند. وی اظهار داشته نباید فراموش کرد که رقبای آقای پزشکیان چه قبل و چه بعد از انتخابات، همواره در تلاش بودند که حاشیه و بحرانی را ایجاد کنند تا توفیقی برای این دولت شکل نگیرد. محمد علی سبحانی سفیر پیشین ایران در قطر، لبنان، سوریه و مدیرکل خاورمیانه وزارت خارجه کشور در دولت خاتمی بوده و سیاستمداریست با تجربه چندین ساله که مشکلات سیستم مدیریتی کشور بویژه وزارت خارجه را تجربه کرده و به آن اشراق دارد.
بسیاری تحلیلگران براین باورند که ترور هنیه در تهران توسط سازمان موساد برای کشاندن ایران به جنگ همه جانبه با اسرائيل اجرا شده. و وزارت خارجه ایران، به دلیل کمبود سیاستمداران با تجربه قادر نخواهد بود با اقدامات دیپلماتیک از جنگ ایران با اسرائيل، که ارتباطی به مردم ایران هم ندارد، جلوگیری نماید. از سوئی میتوان پیش بینی کرد عملیات میدانی مخرب سپاه پاسداران در کشور و منطقه خاورمیانه، با عملیاتی بیخردانه باعث این جنگ ناخواسته شوند که، برای ملت ایران بسیار پر هزینه و خطرناک خواهد بود.
دوگانگی سیاست خارجی نظام به یقین عاملی در راستای استراتژی نخست وزیر اسرائيل برای کشاندن کشور ایران به جنگ همه جانبه با اسرائیل است. نتانیاهو میداند اسرائیل نمی تواند در مقابل جنگ نا متقارن که هم اکنون در جریان است برای مدت طولانی ادامه دهد. اسرائيل کشور کوچکی است و علارغم امکانات و تجهیزات نظامی مدرن طولانی شدن و ادامه جنگ نامتقارن بضرر اسرائيل تمام خواهد شد. در حالی که جنگ همه جانبه با ایران آمریکا را وارد جنگ خواهد کرد، رژیم اسلامی شکست خواهد خورد، نیابتی های رژیم (محور مقاومت) برچیده می شود و اسرائيل بر حماس پیروز و منطقه خاور میانه با احتمال بالا به ثباتی نسبی دست خواهد یافت.
از طرفی مشکل وزارت خارجه ایران حمایت بی مورد نظام اسلامی از روسیه در جنگ با اوکراین است. پس از انقلاب اسلامی گرایش سیاست خارجی نظام رو به سوی روسیه در راستای سیاست استراژیکی سیاسی و اقتصادی روسیه قرار داده شد. از جمله در طول چند دهه گذشته روسیه کوشش داشته ایران و منطقه غرب آسیا در یک تنش مدیریت شده و کنترلشده قرار داشته باشد تا بتواند موازنه قوای خود با جهان غرب را تأمین کند. می توان بررسی کرد اقدامات بی ثبات کننده رژیم اسلامی در خاورمیانه در راستای همین سیاست خارجی استراتژیکی روسیه است. بنابراین بعید بنظر میرسد با نفوذ روسیه در سیستم امنیتی، اقتصادی و نظامی ایران به آقای پزشکیان، ظریف و عراقچی اجازه دهد وزارت خارجه ایران را بازسازی کنند. همکاری و کمک آیت الله علی خامنه ای و سپاه پاسداران با ارسال موشک و پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، که از دوران سیاست جمهوری آقای رئیسی شروع شد ضربات سنگینی به سیاست خارجی ایران وارد آورده، بویژه در روابط دیپلماتیک ایران با اروپا و آمریکا. به حدی که برای مراسم تحلیف پزشکیان بجز معاون سرپرست امورخارجه اروپا، انریکه مورا، هیچ چهره اروپایی دیگری در مراسم تحلیف حضور پیدا نکرد.
با توجه به فروپاشی، ناکارآمدی و بی اثر بودن سیاست خارجی دولتهای گذشته و بویژه دولت روحانی و رئیسی، پزشکیان باید بازسازی وزارت خارجه ایران را در الویت بسیار بالایی قرار دهد. لازم است سیاست خارجه ایران بر پایه روابط دیپلماتیک با جهان متحول شود. باید سیاست خارجی دوگانه میدانی و دیپلماسی برچیده شود. آیا مسعود پزشکیان، ظریفَ و وزیر خارجه پیشنهادی آنان عباس عراقچی قادر به انجام این تحولات خواهند بود؟ باز هم قابل تأمل و بسا غیر ممکن بنظر میرسد.
تا هنگامی که در سپهر سیاسی ایران اصلاح طلب، اصول گرا، نفوذ سپاه پاسداران در سیاست و اقتصاد وجود دارد، کشور و مردم ایران با این دوگانگی سیاست داخلی و خارجی روبرو خواهند بود و این دولت و یا دولت های آینده قادر به حلّ این معظل آشفته سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نخواهند شد. در راستای نگاه به شرق خامنه ای، کشورهایی مانند روسیه و چین نیز در راستای منافع خود از آشفتگی و نابسامانی دولت های ایران نفع برده و به بهره برداری ادامه خواهند داد.
در پایان برابر با خبر موثقی از داخل کشور، مردم ایران به رخدادهای کنونی از جمله دولت جدید و جینش وزیران، ترور اسماعیل هنیه در تهران و انتخاب یحیی سنوار بعنوان رئیس دفتر سیاسی حماس توجهی ندارند و بی تفاوت به زندگی روزمره خود ادامه و با مشکلات زندگی مبارزه می کنند. غالباً چون چشم انداز عبور از رژیم اسلامی را در دیدگاه ندارند، بسا سقوط نظام اسلامی را در بروز جنگ همه جانبه با اسرائیل و بالطبع آمریکا میدانند؛ تصوری اشتباه، ناآگاهانه و بسیار خطرناک. مردم ایران نباید خیزش جوانان در چند سال گذشته را از یاد ببرند، بویژه جنبش «زن-زندگی-آزادی» در سال ۱۴۰۳. فرصت ها باز هم بدست خواهد آمد، باید صبر داشت و امیدوار برای روزی که مردم ایران با عبور از نظام جمهوری اسلامی شأن، مقام و منذلت خود در داخل و در عرصه بین المللی را بار دیگر باز یابند.
ناخدا محمد فارسی
۱۲ ماه اوت ۲۰۲۴