پس از حمله گسترده پلیس آلبانی به پایگاه مجاهدین خلق در آلبانی که منجر به کشته شدن یک عضو و زخمی شدن تعدادی از اعضا مجاهدین گردید، واکنشهای متفاوتی را در فضای مجازی شاهد بودیم. از اندک صدای محکومیت از جانب اندک کنشگران و گروههای سیاسی که بگذریم، اغلب تحلیلگران و فعالان سیاسی یا اساسا به این موضوع نپرداختند و یا فقط به پخش و تحلیل خبر بسنده کردند و یا به صورت گسترده از این اقدام دولت آلبانی و در کنار آن عدم صدور مجوز گردهمایی سالانه مجاهدین در فرانسه از جانب شهردار پاریس، خوشحال شده و استقبال کردند.
براستی وظیفه اپوزیسیون در قبال این رویداد و رویدادهایی از این دست چیست؟
برای رسیدن به جواب درست باید قبل از هرچیز به دو سئوال مهم پاسخ دهیم:
۱- اپوزیسیون سیاسی را چه افراد و گروههایی تشکیل میدهند؟
۲- آیا اقداماتی از این دست میتواند ناشی از مذاکرات پشت پرده ج. ا با اروپا و آمریکا باشد و یا اگر هم ناشی از خواسته یا درخواست مستقیم ج. ا نباشد، میتواند چنین اقداماتی به نفع ج. ا باشد و نهایتا منجر به تضعیف اپوزیسیون گردد؟
پیدا کردن جواب درست و همه شمول به سئوال اول یعنی اپوزیسیون و محتوای آن، مشکل و یا حتی غیر ممکن است. اما شاید بتوان گفت که تمام افراد و گروههایی که خواهان تغییرات بنیادی در نظام ج. ا و برچیده شدن بساط ولایت فقیه هستند، میتوانند ذیل اپوزیسیون ج. ا تعریف شوند. قضاوت در مورد اجزا تشکیل دهنده اپوزیسیون با تعریف فوق، و آنالیز و نمره دهی به فعالیتها و رفتار سیاسی این افراد و گروهها، جزو وظایف مبرم ما در مقطع سرنگونی نیست. پس طبق این تعریف، مجاهدین هم خواه ناخواه جزئی از خانواده اپوزیسیون سیاسی ایران محسوب میشوند.
پاسخ به سئوال دوم نه مشکل است و نه نیاز به اطلاعات گسترده از مذاکرات و توافقات پشت پرده دارد. چیدن اخبار دیدارها و رفت و آمدهای مقامات ایرانی و اروپایی و توجه به متن مصاحبههای درج شده در میدیا، میتواند ما را در آنالیز و نتیجه گیری نسبتا قاطع ازعلت وقوع حوادث این چنینی، کمک کند.
از جمله حمله سایبری سال گذشته ج. ا به زیرساختهای آلبانی و حملات سایبری اخیر مجاهدین به بعضی از نهادهای ج. ا، میتواند دستمایه توافقاتی میان این دو کشور شود.
ج. ا پس از ضربات ویران کنندهای که از جنبش زن زندگی آزادی دریافت کرده و در پی بی آبرویی بین المللی و مقاومتهای ادامه دار داخلی، تلاش فزایندهای را برای ترمیم وجهه به شدت آسیب دیده خود و بی وجهه کردن اپوزیسیون آغاز نموده و با تمام توان و نیرو در صدد ایجاد بحران و انشقاق در میان صفوف اپوزیسیون، و القا ناکارآمدی و بی اعتباری اپوزیسیون در نظر کشورهای اروپایی و آمریکاست.
با این تعاریف و با اشراف به اهداف رذیلانه ج. ا در مبارزه با اپوزیسیون، هر اقدامی علیه هر عضوی از این اپوزیسیون به معنای اقدامی علیه کلیت اپوزیسیون و به گوشه رینگ کشاندن مخالفان، و مفری برای تنفس و احیای مصنوعی رژیم در حال احتضار ج. ا است.
صرف نظر از آنچه در بالا رفت و در یک ارزیابی و نگاه حقوق بشری و انساندوستانه به این مسئله، بیشک در خواهیم یافت که تجاوز به آزادی و حقوق سیاسی هر فرد و هر گروه سیاسی و یا محدود کردن فعالیتهای سیاسی آنها، مغایر با کنوانسیونهای جهانی حقوق بشر است و ما وظیفه داریم فارغ از اختلافات سیاسی ودوستی و دشمنیهای فردی و گروهی، و صرف نظر از اینکه چه گروهی و با چه دیدگاهی مورد حمله و آزار قرار گرفته، به شدت با آن برخورد نماییم.
اینکه فرد یا گروه مورد تجاوز خود قائل به پایبندی به مفاد حقوق بشر هست و یا در واقعه مشابه برای دیگر گروهها، خود به دفاع از حقوق گروه مورد تجاوز برمی خیزد یا نه، نمیتواند بهانهای برای سکوت ما و عدم حمایت از حقوق پایمال شده گروه مورد تجاوز باشد.
اصل دفاع از آزادی و حقوق بشر و پایبندی به معیارهای انسانی، استثنا پذیر و تعطیلی بردار نیست.
محمود زهرائی