فرازهایی از محتوی و مطالب مرتبط:
با بررسی گذشته، با نقدِ سازنده و بدون خودزنی، از جمله نقد سازندهی خویش، با تلاش برای غنای وژدان تاریخی، و غنای وژدان احساسی-روانی، از تکرار وقایع فجیع گذشته جلوگیری کنیم.
…امروز میدانیم که هفتاد سال پیش، خمینی در کنار کاشانی و بهبهانی قرار گرفت، که از عوامل پیرورزی کودتا شدند. نیز میدانیم که انتشار ضدِ اطلاعات و سوء اطلاعات در باره کودتای ۱۳۳۲، منحصر به خانواده کاشانی و شرکا نمیشود. همچنین میدانیم، جنگ روانی علیه مصدق منحصر به رژیم حاکم بر ایران نیست و همه رژیمهای دیکتاتوری، از الگوهایی که در استقلال و آزادی و حقوقمداری ایستادگی و استقامت کردهاند، هراسناک هستند. این است که در چنین روزهایی، فاجعه آتشسوزی سینما رکس آبادان، بهانهی خوبی برای سرگرم کردن مردم، و برای پرت کردن حواس مردم از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، یعنی فاجعهی دیگری که در همان روز در تاریخ ثبت شده است. فاجعه آتشسوزی سینما رکس آبادان موقعیت خوبی است برای اشباع کردن فضای رسانهای، ولی چرا رژیم خود را ملزم میبیند که همیشه آن را در سکوت دفن کند؟ تمام شواهد دال بر آن است که برای رژیم، یادآوری فاجعه آتشسوزی سینما رکس آبادان، میتواند هزینهساز باشد.